استعمار نوین به واسطه عناصر تکفیری اماکن تاریخی و مقدس کشورهای اسلامی را تخریب می کند تا مستندات تاریخی و غیرمنقول کشورهای اسلامی صاحب تمدن از بین رفته و جعل و تحریف تاریخ این کشورها هموار شود تا بدین وسیله یکی از لایه های قابل اتکای هویتی، فرهنگی و تمدنی مسلمانان تخریب و تحریف شود
پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: از زمانی که پای استعمارگران به کشورهایی با پیشینه غنی تمدنی و تاریخی باز شد، اقدامات آنها بر اساس یک نظام واره منسجم و هوشمند طراحی شد تا همه عرصه های حیات و زندگی فردی و اجتماعی را تحت پوشش خود قرار دهد. شعار برای عمران و آبادانی و حضور و اشغال نظامی در واقع بستر تأمین اهدافی عمیق تر و گسترده تر بود. پیگیری منافع و مطامع اقتصادی از طریق غارت منابع خام و طبیعی و فروش محصولات خود در این بازار و تلاش برای تغییرات هویتی و فرهنگی از طریق اعزام گروه های تبشیری و راه اندازی نظام آموزشی مقلدمحور و اعزام دانشجو و استاد و... صورت می پذیرفت. فارغ از نگاه دینی و ایدئولوژیک یکی از دیگر اقدامات مهم و تاثیرگذار آنها غارت و تخریب میراث تاریخی و باستانی کشورهای هدف بوده است. این اقدام خود به تنهایی شاید مهمترین اقدامی است که ابعاد سودآوری آن برای کشورهای غارت گر، و زیان دهی آن برای کشورهای غارت شده کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مهم زمانی اهمیتی دوچندان می یابد که این اقدام به شکل نوینی توسط نیروهای بومی و به نام اسلام انجام می گیرد.
کشورهای اسلامی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا مثل عراق، سوریه، افغانستان، مصر و.. از جمله کشورهای مهمی هستند که کانون این غارت گری تمدن سوز قرار گرفته اند. پیدایش گروه های تکفیری طالبان، القاعده، داعش و... در دل این کشورها و از درون جهان اسلام وضعیت بغرنجی را برای این جوامع رقم زده است. کشورهایی که در سالیان دور کانون فرهنگ و تمدن بوده اند و دارای منابع سرشار تمدنی و باستانی غنی و افتخارآمیز هستند، امروزه به صورت دهشتناکی از سوی گروه های بومی و به اصطلاح اسلام گرای تکفیری مورد هجمه و تخریب واقع شده اند. هرچند این گروه های تروریستی با حمایت نظام سلطه و با داعیه تشکیل دولت اسلامی مبادرت به اشغال کشورها و ایجاد نا امنی و قتل و غارت می کنند، لیکن بیش از اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی دارای اهداف فرهنگی هستند. این امر می تواند از یک سو، حامل این پیام باشد که گروه های اسلامی مخالف هرگونه آثار و میراث تمدنی و تاریخی بشری و حتی دینی هستند و صلاحیت نگهداری و پاسبانی از این ذخایر تاریخی بشری را ندارند و از سوی دیگر، این خود توجیه گر مداخله کشورهای غربی به بهانه حراست از میراث تمدن بشری از وحشی گری و تخریب گروه های افراطی به اصلاح اسلامی است.
البته نگارنده معتقد است یکی دیگر از اهداف استعمار نوین از تخریب اماکن تاریخی و مقدس، از بین بردن مستندات تاریخی و غیرمنقول کشورهای اسلامی صاحب تمدن برای هموار نمودن جعل و تحریف تاریخ این کشورها در راستای منافع جاعلان و تحریف کنندگان می تواند باشد تا بدین وسیله یکی از لایه های قابل اتکای هویتی، فرهنگی و تمدنی برای مسلمانان و شهروندان این کشورها تخریب و یا تحریف گردد و زوال خوباوری و اعتماد به نفس اجتماعی در ایشان تسریع شود.
کشورهای غربی و حامی تروریست ها که می دانند گروه های تکفیری برای پیشبرد اهداف خود بیش از هر چیزی نیاز به سلاح و تجهیزات دارند در قبال گنجینه های فرهنگی و هنری به آنان سلاح می فروشند. آنان حتی از وحشی گری و قطعه قطعه کردن اجساد انسان های بی گناه به وسیله تکفیری ها و قاچاق و تجارت اعضای بدن انسان هم در جهت سود اقتصادی و تجاری استفاده می کنند. البته جریان رسانه ای غرب با پوشش هدفمند و هوشمندانه می خواهد طوری وانمود کند که دولتمردان غربی از این وحشی گری و تخریب ناخرسندند و از ورود آثار و کالای قاچاقی تاریخی جلوگیری می کنند، ولی از طریق شرکت های چند ملیتی با قوت اهداف خود را پیگیری می کنند. در ادامه برای روشن تر کردن این واقعیت تأسف بار به نمونه هایی مستند از اقدامات گروه های تکفیری در تخریب و غارت میراث فرهنگی در کشورها اشاره می کنیم:
به ادعای روزنامه "ساندی تلگراف" انگلیس گروه تروریستی داعش، برای اداره عملیات غارت و چپاول، وزارتخانه آثار تاریخی ایجاد کرده است. این گروه از عملیات غارت و فروش آثار و میراث فرهنگی و تاریخی سوریه ده ها میلیون دلار به دست آورده است. این گروه از زمانی که بخش های وسیعی از عراق و سوریه را اشغال کرده، به ایجاد مجموعه اداری برای اداره امور مناطقی تحت تسلط خود اقدام کرده است. وزارتخانه های کشورهای دیگر اصولا برای حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی تلاش می کنند، در حالی که وزارت آثار تاریخی داعش برای غارت و قاچاق کردن آثار تاریخی ایجاد شده است.
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» درباره نابودی آثار باستانی سوریه و عراق با اقدام گروه تروریستی داعش، نوشت: آثار آسیب هایی که داعش به کشورهای سوریه و عراق وارد کرده به حدی است که تا سال ها پس از جنگ نیز باقی خواهد ماند.
«عمرو العزم»، «سلام الکونتار» و «برایان آی.دانیلز»، سه تن از اساتید انسان شناسی در دانشگاه های آمریکا در یادداشتی در روزنامه «نیویورک تایمز» نسبت به غارت میراث فرهنگی دو کشور سوریه و عراق، به دست گروه تروریستی «داعش» هشدار دادند و خواستار توجه مجامع جهانی نسبت به این معضل و جلوگیری هرچه سریع تر آن شده اند.
با گسترش یافتن دامنه تصرفات گروه موسوم به داعش عراق و شام (داعش) این وحشت بوجود آمده است که میراث فرهنگی دو کشور سوریه و عراق که بخش هایی از خاکشان به تصرف این گروه در آمده است، در دست غارت و چپاول قرار بگیرد. اماکن باستانی کشور عراق از همان بدو آغاز جنگ دوم عراق در معرض خطر تخریب قرار دارد.
میراث فرهنگی کشور سوریه که در معرض تخریب قرار دارد، بسیار متنوع است و از بقایای تمدن تاریخی بین النهرین، آشوری ها، یونانی ها، رومی ها، روم شرقی و دوره اسلامی متفاوت است. همچنین نمونه هایی اولیه از کتیبه های باستانی و بهترین نمونه های موازییک های یونانی، رومی و مسیحی هم در بین این اشیاء بسیار ارزشمند تاریخی قرار دارد.
شیوه کار داعش در این اقدام جنایتکارانه بر این منوال است که پس از تصرف شهرها، به شیوه ای بسیار هوشمندانه و خدعه آمیز (در لوای یکی از وجوهات شرعی اسلام) به تجارت قاچاق اشیاء عتیقه و ارزشمند تاریخی و باستانی آنها می پردازد.
داعش از نیروهای خود برای غارت و چپاول اماکن باستانی و تاریخی شهرهای تحت تصرف خود استفاده نمی کند، بلکه خود عمدتا درگیر فعالیت های مالی در این شهرها می شود و در عوض به اهالی شهرها اجازه می دهد در اماکن باستانی دست به حفاری بزنند و هر شیء ارزشمند و عتیقه ای را که بدست می آورند به فروش برسانند و سپس این گروه خود درصدی از درآمد این تجارت نامشروع را در قالبی مشخص دریافت می کند. این نوع باج گیری در قالب یکی از وجوهات شرعی از مردم اخذ می شود. داعش خود را مسئول مشروع اخذ وجوهات شرعی مردم معرفی می کند.
مبلغی که از افراد بابت این تجارت نامشروع دریافت می شود برحسب منطقه و نوع شی ء به فروش رسیده متغیر است. در مناطق تحت کنترل داعش در استان ˈحلبˈ سوریه مبلغ خمس معادل20 درصد ارزش شیء مورد نظر است. و در ˈرقهˈ این باج گیری می تواند تا 50 درصد و یا حتی بیشتر هم برسد. ارزش اشیاء یافت شده بر حسب قدمت آنها و یا مربوط بودن آنها به دوره اسلامی مصادف با قرن هفتم میلادی و یا اینکه فلزات قیمتی مانند طلا باشند، تعیین می شوند. این رقم را سرکردگان محلی داعش به صلاحدید خود تعیین می کنند.
در برخی مناطق مانند اماکن تاریخی حومه رودخانه ˈفراتˈ سرگردگان داعش مردم را تشویق به حفاری می کنند و تیم های غیر حرفه ای ناآگاه که اغلب از عراق هستند و تجربه غارت و چپاول اماکن باستانی این کشور را دارند در مناطق مورد نظر مشغول به کار می شوند. داعش مجوز کار به این افراد می دهد و نمایندگان داعش هم بر کار آنها نظارت مستقیم دارند تا مطمئن شوند از ماشین آلات سنگین به نحو احسن استفاده می شود و نیز از نزدیک در جریان پول های دریافت شده قرار می گیرند تا میزان خمس را تعیین کنند.
داعش علاوه بر غارت و چپاول اموال ارزشمند باستانی، صادرات غیرقانونی و پنهان این عتیقه جات را نیز رونق می دهد. در ابتدای امر کانون این صادارت مرزهای سوریه با ترکیه در حوالی ˈتل ابیضˈ بود که یکی از دژهای مستحکم داعش در سوریه محسوب می شد.
امروز مستندات محکم در دست است که ثابت می کند داعش در تجارت غیرقانونی مرزی اشیاء عتیقه دست دارد و این تجارت را نهادینه کرده و آن را به یکی از سرچشمه های اصلی منبع درآمد خود تبدیل نموده است.
غارتگری های فرهنگی داعش در حالی است که کشورهای غربی همچون انگلیس از این که بازر شهرهای آنان به محل تجارت میراث غارت شده یک کشور تبدیل شوند، خوشحالند و آن را رونقی برای کشورشان می دانند. در این جهت دولت سوریه تلاش می کند تا مانع چنین روندی شود. احمد دیب، مدیر موزه ملی سوریه می گوید: ما موفق به توقف برنامه به حراج گذاشتن آثار تاریخی سوریه در لندن و از بین بردن سکه های اسلامی در این شهر شدیم. با این حال بیش از 80 هزار مکان تاریخی در سوریه وجود دارد که برخی از آنها ویران شده است و نابودی و غارت آن، زمینه ساز نابودی تمدن بشری و حقوق انسانی نیز خواهد شد.
عمق این فاجعه ضد بشری تا آنجاست که مارگارتا فون اس، باستان شناس آلمانی در روزنامه "فرانکفورتر الگماینه" می نویسد: «آنچه که بمب ها و خشونت نتوانسته بود تخریب کند امروز ویرانگریهای بنیادگرایان از میان میبرد.» سازمانهای تروریستی از فروش گنجینههای هنری و فرهنگی در عراق و سوریه سودهای کلانی بردهاند. آنها میکوشند با تاراج هرچه بیشتر میراث فرهنگ جهانی اجناس عتیقه این کشورها را بفروشند و با پول آن سلاح تهیه کنند. برای انسانهائی که درگیر جنگ و وحشت هستند، معامله اشیاء باستانی در بسیاری از موارد تنها امکان دستیابی به وجوه نقد است. کنترلهای بینالمللی و قوانین سختتری از جمله در آلمان باید اجرا شوند تا جلوی حراج کامل این آثار باستانی گرفته شود.
برای روشن کردن ابعاد این پدیده، فون اس به شرایط مناطقی چون شمال و مرکز سوریه بین اربیل، فرات، تکریت و مرز ترکیه با عراق اشاره میکند. تنها در شمال سوریه تا سه سال پیش صدها کارشناس خارجی و ده ها باستان شناس سوری در تیم های حفاری مشغول به کار بودند. در بخش های مرکزی این کشور بیش از ۱۸۰۰ مرکز باستانی تاکنون شناسایی شده است. در واقع در بستر ناامنی ایجاد شده امکان کنترل دولت بر این مراکز مشکل و ناممکن شده است.
عبادتگاهها و مراکز زیارتی منطقه بیش از ساختمانهای تاریخی دیگر طعمه ویرانی شدهاند. مثلا یافته های مربوط به قوم هتیتی، معابد قرون وسطایی، کلیساهای دوره بیزانس و مسجدهای قرون وسطا همراه با محله قدیمی شهر حلب کاملا نابود شده اند. آرامگاه های شخصیت های مهم مذهبی مسلمانان نیز از خشونت داعش در امان نماندهاند. روستای معلوله در نزدیکی دمشق که به خاطر صومعه هایش شهرت جهانی دارد، همانطور ویران شده که مثلا مسجد یونس نبی در موصل عراق که بر روی خرابههای یک صومعه متعلق به پیش از میلاد مسیح بنا شده بود.
باستانشناس آلمانی دولتهای غربی را به خاطر جنگ عراق و تحریم ده ساله این کشور در دهه نود، در ویرانی های اخیر مسئول می داند. از دید وی سیستم آموزشی این کشور در جریان جنگ و تحریم ها از میان رفت و مردم با فقر درگیر شدند. موج "افراط گرایی ناشی از فقدان آموزش" نیز قدرت گرفت. بهعنوان نمونه دانشگاه موصل به تازگی رشتههای انسانی و علوم اجتماعی را تعطیل کرد.
جنگ داخلی در سوریه تنها به کشته شدن هزاران انسان منتهی نشده است. این جنگ به ویرانی آثار باستانی این کشور نیز انجامیده است. اقوام سامی، آرامی، آشوری، مصری، بابلی، ایرانی، یونانی و رومی طی بیش از چهارهزار سال آثار بسیار زیادی در این کشور برجای گذاشتهاند. یونسکو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، نگران ویرانی این میراث فرهنگ جهانی در سوریه است.
شهر باستانی پالمیرا در استان حمص سوریه از طرف یونسکو، نهاد آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث فرهنگ جهانی شناخته شده است. این شهر که در گذشته یکی از شهرهای بسیار مهم و زیبا در مرکز سوریه بوده، در سال ۲۷۴ میلادی توسط اورلیانوس، امپراطور روم در جنگی خونین ویران شد. پس از اشغال این شهر توسط داعش آنها به گنجینههای وسیع این میراث فرهنگ جهانی دست یافتند و با روشی خشونتآمیز و غیرتخصصی اقدام به استخراج منابع زیرزمینی این شهر باستانی کردند. آنها برای یافتن این گنجینهها بدون ترس از تخریب وسیع این منابع، دست به انفجارهای وسیعی زد تا به اعماق دالانهای زیرزمینی راه یابد و بولدوزرها را برای استخراج این منابع به کار انداخت.
اعضای داعش در پی آثار عتیقههائی هستند که با فروش آنها بتوانند در بازارهای جهانی به پولی برای تهیه سلاح دست یابند. در چنین شرایطی تروریستها آثاری که به نظرشان بیارزش مینماید را نابود کرده یا به حال خود واگذار میکنند و میروند.
داعش در ژوئیه ۲۰۱۴ آرامگاه یونس پیامبر در شهر موصل عراق را منفجر کرد. اجناس عتیقه غارت شده به طور معمول از راه ترکیه و لبنان به دبی ارسال میشوند و در آنجا یا به واسطهها فروخته میشوند یا برای فروش مستقیم در بازارهای عتیقه اروپا و آمریکا به این کشورها ارسال میشوند.
بر مبنای تحقیقات شبکه رادیویی شمال آلمان در این کشور تجارت اجناس عتیقهی دزدی، پس از فروش سلاح و مواد مخدر در رده سوم فعالیت گروههای سازمانیافته خلافکار در سراسر جهان است.
یکی از مراکز بزرگ تجارت اجناس عتیقه دزدی در سراسر جهان مونیخ، مرکز ایالت بایرن آلمان است. اما لندن و بلژیک نیز مراکزی معتبر برای خرید و فروش این اجناس هستند. در کاتالوگهای مربوط به خرید و فروش این اجناس دزدی، در ارتباط با اصلیت این اجناس یا خاورمیانه نوشته میشود یا "مجموعههای خصوصی در بایرن" ذکر میشود.
به این ترتیب مونیخ، لندن و بلژیک به مراکزی بسیار پراهمیت برای خرید و فروش اجناس دزدی عتیقه از خاورمیانه تبدیل شده است. بی سبب نیست که خانم پرفسور مونیکا گروترز، وزیر مشاور امور فرهنگی آلمان روز دوشنبه (۲۸ مهر 93) در این باره گفت: «آلمان باید مراقب باشد که مرکز بازاریابی این گونه اجناس نشود.» وی خواستار برخوردی جدی با اجناس عتیقه دزدی در آلمان است. او به برنامههایی در جهت تغییر موازین قانونی در این زمینه اشاره میکند که بر مبنای آن هرجنس عتیقه ای که به آلمان وارد میشود باید تاییدیه دولت صادرکننده را به همراه داشته باشد. سخنان وزیر مشاور امور فرهنگی آلمان در حالی است که مرکز بایرن مدتهاست یکی از مراکز پراهمیت بازرگانی اجناس عتیقه دزدی از خاورمیانه شده است و علاقمندان به عتیقه نیز با خرید این اجناس به طور غیرمستقیم به تروریستهای "داعش" کمک میکنند.
در حالی که یونسکو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، در سال ۱۹۷۰ میلادی کنوانسیونی را تصویب کرد که بر مبنای آن کشورهای عضو سازمان ملل موظف به حفاظت از فرهنگ جهانی هستند. یونسکو در ماه اوت سال ۲۰۱۳ نخستین گزارش رسمی خود را در باره غارت میراث فرهنگی سوریه منتشر کرد. بر اساس این گزارش، تشدید درگیریهای خونین در این کشور به تاراج بیشتر موزهها و تخریب گسترده بناها و مکانهای باستانی ـ فرهنگی سوریه انجامیده است.
بر اساس این گزارش، منارههای "مسجدجامع" حلب که متعلق به قرن یازدهم میلادی و از آثار باستانی باقیمانده از سلسلهی بنیامیه است، بهکلی ویران شده و قلعهی الحصن (قلعه شوالیهها) در نزدیکی حمص در جریان درگیریها از بین رفته است.
در این گزارش همچنین آمده است که مغازههای چوبی "بازار بزرگ حلب" نیز که از جملهی آثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو است، به تمامی در آتش سوخته و به دیوارهای کلیسای "امالزنار" در حمص خسارت وارد آمده است.
سخن پایانی
آن چیزی که نباید در این اوضاع ناامن و پرهیاهوی منطقه از نظرها دور داشت تخریب بنیان ها و شناسنامه فرهنگی، تاریخی و هویتی کشورهای اسلامی است که از طریق غارت و تخریب آثار تمدنی، باستانی و دینی صورت می گیرد و ضمن تخریب وجهه اسلام و جوامع اسلامی، مسئولیت این تخریب را بر دوش جوامع اسلامی انداخته و در این میان، کشورهای غربی و استعمارگر که سابقه مشخصی در استعمار و غارت کشورها دارند به سود سرشار اقتصادی و حتی اجتماعی می رسند و به نحوی به دنبال حفظ و تثبیت مرجعیت خود در عرصه نگهداری از میراث فرهنگی ملت ها هستند و طوری وانمود می کنند که این کشورها بزرگترین حامی حفظ میراث تمدنی ملل هستند، در حالی که آن را با غارت و چپاول گری و از طریق انشقاق، جدال و جنگ افروزی میان گروه های بومی کشورها به ویژه کشورهای اسلامی به دست می آورند.
در نهایت این که اقدامات داعش در تخریب و بلکه غارت میراث فرهنگی کشورهای اسلامی آشکارا به معنای ارائه تصویری واپس گرایانه، ارتجاعی و ضدانسانی از اسلام است و بزرگترین خدمت به گرایشات ضد اسلامی در غرب محسوب می شود.
این در حالی است که از دیدگاه اسلام، هیج کس مجاز نیست که به تخریب اماکن عمومی، طبیعت و ثروت های ملی یک قوم بپردازد. این موارد تحت عنوان «قاعده لاضرر» در احاکم اسلامی تبیین شده است و صاحب نظرانی همچون مرحوم شیخ انصاری، آخوند خراسانی، آقا ضیاء عراقی و دیگران به تفصیل بحث کرده و رساله های مستقلّی در تبیین و توضیح این قاعده تدوین نموده اند. قاعده لاضرر در قالب حدیث در حدّ تواتر به اثبات رسیده و اهل سنّت نیز به این قاعده اهتمام ورزیده و از طریق آنها نیز وارد شده است. به عنوان نمونه به احادیثی اشاره می شود که نشان دهنده این است که شعاع قاعده لاضرر سراسر زندگی انسان را در بر می گیرد و عدم تخیرب ثروت های ملی و فرهنگی یک کشور و جلوگیری از آسیب رساندن به محیط زیست و طبیعت را نیز به روشنی شامل می شود. از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که پیامبر خدا در مورد شفعه در میان شرکای زمین و مسکن داوری نمود و فرمود: «ضرر و آسیب رساندن به دیگری [در اسلام [وجود ندارد.». همچنین از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در میان اهل مدینه در مورد مشارب نخل دستور صادر کرد که از نفع رساندن چیزی به یکدیگر امتناع نورزند، و به بادیه نشینان دستور داد که از استفاده از آب ممانعت به عمل نیاورند تا دیگران نیز از آب ها و چراگاه ها بهره ببرند؛ زیرا که ضرر و زیانی وجود ندارد.
در کتاب عوالی این حدیث شریف آمده است «لاضرر و لا ضرار فی الإسلام»؛ «در اسلام ضرر [به خود] و اضرار [به دیگران] وجود ندارد.»
در نهج الحق نیز حدیث شریف «لاضرر و لاضرار فی الإسلام» از رسول خدا نقل شده است. و نیز در وسائل الشیعه آمده است: «لاضرر و لاضرار فی الاسلام، فالاسلام یزید المسلم خیرا و لا یزیده شرا»؛ «در اسلام ضرر و ضرار نیست، اسلام به مسلمانان خیر را فزونی می بخشد، نه شر را.» (فرهنگ جهاد - تابستان 1383، شماره 36 - نگاهی گذرا به نقش اسلام در حمایت از محیط زیست).
بر این اساس ایجاب می کند که بیش تر از قبل آموزه های اسلام را در قبال حساسیت نسبت به عدم تخریب میراث عمومی یک کشور و عدم ضرر رساندن به دیگران تبیین شود./