هادیان سیاسی

هادیان سیاسی

هادیان سیاسی

هادیان سیاسی

آخرین نظرات
  • ۳ خرداد ۹۴، ۱۸:۳۸ - قاسم صفایی نژاد
    مبارک

۱۳ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۸ ق.ظ

دادگاه عالی امریکا اعلام کرد

دادگاه عالی آمریکا اعلام کرد، زوج‌های همجنس‌گرا حق دارند در تمام 50 ایالت این کشور به‌صورت رسمی ازدواج کنند. با وجود آنکه برخی ایالت‌های آمریکا، مانند آریزونا و آلاسکا ازدواج همجنس‌گرایان را قانونی اعلام کرده بودند؛ اما شمار بسیاری از مردم آمریکا با ازدواج همجنس‌گرایان مخالف هستند. تظاهرات‌هایی نیز علیه همجنس‌گرایی در آمریکا برگزار شده بود؛ اما دادگاه عالی آمریکا نیز اعلام کرده بود، موضوع ازدواج همجنس‌گرایان را با قانون اساسی بررسی می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۸
علی علوی
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۶ ق.ظ

عباس عبدی گفت

«عباس عبدی» درباره این ادعا که برخورد با مهدی هاشمی برای زدن پدر وی است، گفت: اعضای خانواده هاشمی بیش از آنکه به‌عنوان فرد مطرح باشند، خود را به شکل خانواده در برابر جامعه قرار می‌دهند و این ضربه‌پذیری آنان را به‌شدت افزایش می‌دهد. عضو سردبیری روزنامه توقیف‌شده «سلام» درباره اظهارات اخیر هاشمی علیه اتهامات دولت قبل و شائبه اینکه به‌دلیل پرونده اتهامات مهدی هاشمی، آن حرف‌ها را زده است، گفت: «بهتر بود آقای هاشمی مسئله مهدی را از خود جدا می‌کرد و بعد به این موضوعات می‌پرداخت. در آن صورت اثرگذاری بهتری داشت».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۶
علی علوی
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۵ ق.ظ

براساس اخبار دریافتی

براساس اخبار دریافتی، به‌تازگی گروهک تروریستی «جیش‌الظلم» در تلاش برای نفوذ به منطقه مرزی «آسکان» در نزدیکی پاکستان با بسیج مردمی این منطقه که متشکل از طوایف اهل سنت بلوچ منطقه است، درگیر شده و با برجای گذاشتن تلفاتی، مجبور به فرار به پاکستان شد. ایستادگی بسیج مردمی در این منطقه به هلاکت حداقل چهار نفر و زخمی‌شدن تعدادی از عناصر این گروهک تروریستی منجر شد.

جیش‌الظلم در همین خصوص با انتشار بیانیه‌ای ضمن اعتراف به این درگیری عنوان کرده است، مذهب و قومیت افرادی که در مقابل آنها بایستند، برایشان تفاوتی ندارد و با هرکس که با خواسته‌های آنها مخالفت کنند، خواهند جنگید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۵
علی علوی
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ق.ظ

منتجب نیا گفت:

 رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی در همایش حزب مردم‌سالاری که در هتل المپیک تهران برگزار شد، در بخشی از سخنانش با اشاره به لزوم اعتمادسازی در انتخابات گفت: اینکه خط‌ونشان بکشند و بگویند با کسانی که بوی فتنه می‌دهند و ساکت بوده‌اند، چنین و چنان می‌کنیم و رد صلاحیت خواهیم کرد، خط‌ونشان‌کشیدن برای مردم است؛ چراکه ما قانون داریم و این‌گونه رفتارها معنایی ندارد. وی همچنین افزود: آنها می‌خواهند نیروهای مردمی از ترس رد صلاحیت وارد انتخابات نشوند، آن هم در شرایط فعلی که ما به همراهی و همدلی نیاز داریم، نیروهای نخبه و عصاره‌های ملت را تهدید می‌کنند!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۳
علی علوی
پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۳ ب.ظ

تقویم تیر ماه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۱۳
علی علوی
پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۱ ب.ظ

جنگی که شش فایده برای غرب دارد؛

از دیدگاه حامیان رویکردهای سلفی در افغانستان نیز جنس داعش با طالبان متفاوت است. آن ها طالبان را نیروی بومی افغانستان می دانند که نگاه مخرب داخلی و متجاوز به کشورهای دیگر اسلامی ندارد. همچنین طالبان، رویکردهای تکفیری شدید داعش نسبت به مذاهب دیگر را رد می کنند.

گروه بین‌الملل مشرق - در حالی که بر اساس معاهدات امضا شده بین کابل و واشنگتن، ‌نیروهای آمریکایی تا پایان سال جاری میلادی باید از افغانستان خارج شوند، بسیاری از کارشناسان، بروز پدیده داعش در افغانستان را مرتبط با تجربه پایان اشغالگری آمریکا در عراق می‌دانند. ‌باراک اوباما رئیس‌ جمهور آمریکا گر چه با مداخله نظامی گسترده و مستقیم در کشورهای دیگر موافق نیست، اما انگیزه‌ای برای توقف حضور نظامی،‌ سیاسی و امنیتی این کشور در خاورمیانه ندارد. 

محافل افغانی بروز پدیده داعش را برنامه‌ای خارجی می‌دانند، آن‌ها معتقدند با توجه به دلسردی مردم افغانستان از گروه‌های بنیادگرای افراطی، داعش بدون حمایت خارجی بستر مناسبی برای پرورش در افغانستان ندارد. حتی از دیدگاه حامیان رویکردهای سلفی در افغانستان نیز جنس داعش با طالبان متفاوت است. آن ها طالبان را نیروی بومی افغانستان می دانند که نگاه مخرب داخلی و متجاوز به کشورهای دیگر اسلامی ندارد. همچنین بخش موثری از طالبان، رویکردهای تکفیری شدید داعش نسبت به مذاهب دیگر را رد می کنند. علاوه بر اینکه این جریان ها نگران فتنه و فسادی هستند که در صورت قدرت گرفتن داعش، افغانستان را فرا خواهد گرفت

حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان چندی پیش به تلویزیون بی بی سی گفت که گروه تروریستی داعش در افغانستان حامی ندارد و درصورتی که فرد یا گروهی پرچم این گروه تروریستی را برافراشت، باید متوجه بود که دست‌های خارجی در کار است.

کرزی با اشاره به تشکیل گروه تروریستی القاعده با توطئه چینی غربی ها  برخی دولت های منطقه گفته بود: 30سال قبل سازمان‌های اطلاعاتی برخی کشورها وارد معامله‌ای شدند که هم خودشان و هم ما در آن ضرر کردیم و دیگر نباید چنین موضوعی دوباره تکرار شود.

اهداف غرب از استقرار داعش در افغانستان 
الف: قدرت یافتن داعش به عنوان یک گروه تروریستیِ مورد اجماع تمامی کشورهای جهان و افزایش ناامنی و هرج و در افغانستان می‌تواند به عنوان توجیهی برای تمدید حضور نظامی و امنیتی آمریکایی‌ها در افغانستان به شمار آید. به همین علت است که موج هشدارها نسبت به خطرات بالقوه فعالیت داعش در افغانستان در سایه سکوت دولت این کشور عمدتا از طریق رسانه های وابسته به غرب مطرح می‌شود.

در همین راستا خبرگزاری آسوشیتد پرس به نقل از ژنرال جورج کمپ بل فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان اعلام کرده که افراد زیادی از گروه طالبان از رهبر خود ملا عمر سرخورده شده و به داعش پیوسته‌اند. در یکی از ویدئوهایی که گروه داعش منتشر کرده، شماری از افراد طالبان افغان و پاکستانی دیده می‌شوند که با ابوبکر بغدادی، رهبر داعش بیعت می‌کنند. وی می افزاید: ما مانع گسترش بیشترشان می‌شویم تا وضعیت مانند سوریه و عراق نشود.

ب: به نظر می رسد یکی از اهداف بلند مدت ایجاد جنگ نیابتی آمریکا از طریق داعش، هدف قرار دادن ایران است، این موضوع از دو جنبه قابل بررسی است.نکته اول تلاش برای درگیر کردن ایران در جنگ فرسایشی در مرزها باشد.این اقدام همزمان با تحرکات مرزی مشکوک در مرزهای جنوب شرقی و غربی ایران قابل مشاهده است. 

محور دوم رفع نگرانی‌های آمریکا از سیاست موفق ایران در تعامل با افغانستان است، این نگرانی‌ها در گزارش وزارت جنگ آمریکا (پنتاگون) که پاییز گذشته منتشر شد، قابل ملاحظه است. در این گزارش پنتاگون اذعان کرده که ایران با اتخاذ ابزارهای قدرت نرم، توانسته موقعیت خود نزد ملت و دولت افغانستان را ارتقا دهد. پنتاگون اهداف ایران در افغانستان را حفظ روابط دوستانه با دولت مرکزی، جلوگیری از بازگشت طالبان به قدرت و کاهش حضور و نفوذ کشورهای غربی برشمرده است.

ج: آمریکا در سالهای گذشته با در پیش گرفتن سیاست مهار نرم، سعی در تحت کنترل گرفتن جریان طالبان از طریق گفتگوهای سیاسی داشته است، اما گفتگوهای طولانی بین دو طرف باعث نشد دیدگاه طالبان در مورد لزوم پایان اشغالگری آمریکا در افغانستان و ادامه دشمنی با برنامه های واشنگتن تغییر پیدا کند. از سوی دیگر ایران با در پیش گرفتن سیاست همگرایی با تمامی جریان های فعال در تأمین امنیت افغانستان مذاکراتی را با طالبان نیز انجام داده است. این رویکرد خشم آمریکا را به دنبال داشته و کاخ سفید برای کنترل اوضاع افغانستان سعی دارد جریانی تروریستی تحت حاکمیت خود در این کشور فعال کند تا اهرم ارعاب در افغانستان همچنان تحت مدیریت آن باقی بماند

د: نهادینه سازی استراتژی هرج و مرج فعال در حیات خلوت قدرت های بزرگ آسیای شرقی نظیر روسیه و چین موضوعی است که با روی کار آمدن اولویت جدید باراک اوباما در عرصه سیاست خارجی برای رقابت با چین، تمرکز ویژه ای بر روی آن شکل گرفت. در همین راستا چندی پیش شاخه جدیدی از سازمان تروریستی القاعده در شبه قاره هند تاسیس شد. 

راهبرد مهار چین و روسیه در آسیا در شرایطی به اولویت اصلی اوباما تبدیل شد که این دو کشور با اهرم های اقتصادی و نظامی- سیاسی راه را بر هژمونی آمریکا در منطقه بسته و استراتژی آن را با موانع متعددی مواجه کرده اند

از سوی دیگر تحولات سالهای اخیر در خاورمیانه تحلیلگران کاخ سفید را مجاب کرد که بهترین وسیله برای جنگ‌های کم هزینه با دشمنان آمریکا استفاده از اهرم تروریسم افراطی است. نتیجه برداشت شده از صغرا و کبرای این دو معادله آن است که واشنگتن به دنبال ایجاد کانون تازه تروریسم در آسیای میانه و قفقاز باشد تا بتواند با تقویت مرحله‌ای این گروه در مواقع لازم از آن استفاده کند.

حامد کرزی در خصوص ظهور و گسترش نفوذ گروه تروریستی داعش در گفت‌وگو با «راشا تودی» اظهار داشت: ظهور گروه تروریستی داعش در افغانستان امنیت منطقه را به شدت به خطر خواهد انداخت.

رئیس‌جمهور سابق افغانستان هشدار داد: در صورتی که گروه تروریستی داعش به کمک برخی کشورهای خارجی در افغانستان نفوذ کند و گستره فعالیت‌های خود را افزایش دهد، کشورهای منطقه به ویژه چین و روسیه نیز با تهدیدهای امنیتی جدی روبرو خواهند شد.

ه:‌ناپایداری منابع مالی داعش در سایه تغییر احتمالی سیاست کشورهای خریدار نفت از آن یا تسلط دولت های مرکزی عراق و سوریه بر منابع نفتی خود، موسسان داعش را بر آن داشته تا به دنبال منابع مالی باثباتی برای آن باشند، آمریکا که به استناد اسناد منتشر شده خود پیشاز این از اهرم تجارت مواد مخدر در توسعه القاعده در منطقه استفاده کرده، این بار نیز سعی دارد با تسلط داعش بر افغانستان بازار تجارت مواد مخدر را در خدمت منافع خود قرار داده و در توسعه رویکردهای تروریستی تکفیری از آن استفاده کند. 
محمد حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور افغانستان در این رابطه گفت داعش به خاطر دسترسی به مواد مخدر علاقه زیادی به افغانستان دارد. به گفته این مقام افغان داعش یک سازمان تروریستی منطقه ای و جهانی شده و به افغانستان علاقه مندی خاصی دارد؛ داعش در صدد آن است تا به افغانستان نفوذ کرده و از این طریق کشورهای همسایه و کشورهای آسیای میانه را مورد تهدید قرار دهد.

واسناد و قرائن نشان می دهد رویکردهای ایدئولوژیک مسیحیت صهیونیسم در آمریکا بویژه در مورد "نبرد بزرگ آخر الزمانی" سهم بسزایی در تعیین راهبردهای این کشور در قبال تحولات منطقه ای دارد. یکی از شاخص‌های این استراتژی تشکیل "ولایت خراسان" به وسیله تروریست های چند میلتی حامل پرچم های سیاه است. آمریکا با استحاله مفاهیم وارد شده در روایت‌های آخر الزمانی از یک سو سعی در نشان دادن خود به عنوان جبهه حق در افکار عمومی دنیا دارد و از سوی دیگر با کنترل نظامی و امنیتی بر مناطق تصریح شده در روایت های شیعه سعی دارد تحرکات انجام شده در آن ها را زیر نظر داشته باشد. 

بر اساس نقشه جغرافیایی که رسانه های غربی از منابع داعش منتشر کرده اند، بخش بزرگی از ایران، هند، افغانستان و نقاطی از آسیای مرکزی شامل ولایت موهوم خراسان می‌شود.  پنتاگون مدعی شده این نام‌گذاری «به احتمال زیاد» جنبه تبلیغاتی داشته و هدف اصلی آن «جلب توجه رسانه‌ها» بوده است، اما فرهنگ شیعه با اهداف شوم پشت پرده این نامگذاری به خوبی آشناست.

گرچه راهبرد دراز مدت آمریکا در منطقه مشخص نیست، اما آنچه مسلم است، اینکه آمریکا بهترین ابزار اجرای سیاست های خاورمیانه ای خود را در پرورش گروه های تروریستی و تکفیری می بیند، از این رو حتی افکار عمومی دنیا نیز بازی سیاسی این کشور در تشکیل ائتلاف ضد داعش یا وانمود کردن به تلاش برای ریشه کن کردن گروه های تروریستی را باور نمی کنند. توپ راهبرد آمریکایی در زمین دولت ها و ملت های منطقه است و آن‌ها اگر می‌خواهند از فتنه و خشونت گروه‌های ترویستی در انواع و اسامی مختلف رها شوند، باید سیاست مستقل و بدون مداخله غربی را برای مبارزه با گروه های تروریستی و پاک کردن منطقه از لوث وجود آن ها را در پیش گیرند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۱۱
علی علوی
پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۹ ب.ظ

چند نکته درباره حکم مهدی هاشمی

انتساب مهدی هاشمی و وجود برخی جبهه‌بندی‌های سیاسی و در گرفتن چالش‌های سیاسی، ‌این زمینه را فراهم کرد که برخی ادعا کنند،‌ اتهامات مهدی هاشمی سیاسی است.

پایگاه بصیرت، سرانجام پس از گذشت ۹۹۱ روز، بررسی اتهامات چندگانه مهدی هاشمی منجر به صدور و اعلام حکم محکومیت وی از سوی دادگاه تجدید نظر در هفته گذشته شد. براساس حکم صادره مهدی هاشمی به اتهام اختلاس، ‌رشوه و مسائل امنیتی به ده سال زندان محکوم شد. نظر به اهمیت رسیدگی به این پرونده و صدور این حکم که زمان طولانی رسیدگی ۹۹۱ روزه بر اهمیت آن دلالت دارد یادآوری چند نکته ضروری به نظر می‌رسد.
۱ـ پرونده تقریباً استثنایی؛ دادگاه‌های انقلاب اسلامی از بدو پیروزی انقلاب به پرونده‌های مهم و متعددی رسیدگی کرده‌اند. اهمیت این دسته از پرونده‌ها ناشی از عوامل مختلف بود. شاید سخت‌ترین رسیدگی‌ها و محاکمات مربوط به آن دسته از پرونده‌ها بود که افراد صاحب‌منصبی به‌نحوی با آن درگیر بودند. گاهی این درگیری با واسطه‌هایی بین این افراد و پرونده ارتباط ایجاد می‌کرد و گاهی خود آن فرد از طریق نزدیک‌ترین افراد که اعضای خانواده وی بودند با پرونده ارتباط پیدا می‌کردند. یکی از افتخارات بزرگ نظام اسلامی در سال‌های آغازین پیروزی انقلاب این بود که معمولاً صاحب‌منصبان و بزرگان و چهره‌هایی که مستقیم با پرونده ارتباط پیدا می‌کردند با تمام توان از موضع به حق قوه قضائیه که به آن ایمان داشتند، دفاع می‌کردند و برخی از آنها صدور حکم اعدام برای فرزندان‌شان را با روی باز می‌پذیرفتند. برخی نیز که پیشاپیش احتمال تقاضای برخی توصیه‌ها را می‌دادند، بین خود و خدا عهد عدم مداخله بستند. یکی از روحانیان از قول شهید بهشتی(ره) نقل کرد که در ابتدای پیروزی انقلاب با یکی از اقوام راهی اصفهان بود که آن فرد موضوع قضایی را مطرح کرد و از شهید بهشتی تقاضای سفارش داشت که آن شهید بزرگوار فرمودند که من در ابتدای پیروزی انقلاب با خدا عهد بستم تا در چنین اموری مداخله نکنم و این امور در مسیر خود به نتیجه منجر شود. یکی از تفاوت‌های بزرگ و مهم پرونده مهدی هاشمی با پرونده‌های اوائل انقلاب این است که دارای تأخیر زمانی طولانی است و بسیاری از امور نیز متحول شده است. تفاوت مهم دیگر نسبت فرزندی وی با شخص آقای هاشمی است که در مجموع وی نیز به سبب داشتن مناصب مختلف در کشور و جایگاه مهم با آن بزرگان تفاوت دارد. این دو تفاوت مهم این پرونده را تقریباً استثنایی و رسیدگی به آن را حائز اهمیت ویژه کرد.
۲ـ آزمون سخت برای نظام؛ جمهوری اسلامی برای نشان دادن اینکه نظامی برآمده از یک انقلاب بزرگ واقعی و کاملاً متفاوت با رژیم گذشته است،‌ شاخصه‌های متعددی به نمایش گذاشت و طبیعی بود که همه انتظار داشته باشند یکی از مهم‌ترین این شاخصه‌ها «عدالت» باشد. جلوه‌های عدالت متعدد و با دایره تأثیرگذاری متفاوت است. معمولاً آن جلوه از عدالت کام همگان را شیرین می‌کند که مردم ببینند با خلاف و جرم صورت گرفته‌ای که متعلق به یکی از صاحب‌منصبان و یا نزدیکان آنهاست، بدون هرگونه ملاحظه و اغماضی مطابق مُرّ قانون با آن برخورد می‌شود. علت این اشتیاق نیز این است که در تصور آنها بین مقامات زدوبند وجود دارد و آنها اجازه نمی‌دهند حکم قانون درباره تخلفات خود و یا منسوبان‌شان جاری شود اما زمانی که خلاف این تصور را می‌بینند،‌ در درون‌شان تحول مهمی صورت می‌گیرد که یکی از آثار آن افزایش اعتماد به نظام و تصحیح آن تصور نادرست است. از این‌رو چنین رخدادهای قضایی آزمون بسیار سخت برای نظام‌هایی سیاسی مانند ایران اسلامی است که مردم آن را با کشورهایی مقایسه می‌کنند که داعیه‌ای مانند ایران ندارند، اما در اجرای عدالت سخت‌گیرند.
از این منظر نظام در این آزمون سخت تاکنون موفق بوده است.
۳ـ حکم سیاسی؛ انتساب مهدی هاشمی و وجود برخی جبهه‌بندی‌های سیاسی و در گرفتن چالش‌های سیاسی، ‌این زمینه را فراهم کرد که برخی ادعا کنند،‌ اتهامات مهدی هاشمی سیاسی است. آلوده ساختن پرونده به مسائل سیاسی به معنای سخت شدن کار و فشار سنگین بر قوه قضائیه بود. وکیل مهدی هاشمی از جمله کسانی بود که این اتهام را به پرونده زد و چون وکیل پرونده و به تبع از آگاه‌ترین افراد بر محتوای پرونده شناخته می‌شد ادعایش در سخت‌تر کردن رسیدگی به پرونده بسیار مؤثر بود. سیاسی جلوه‌دادن پرونده مقوله‌ای بود که همراه با اقدامات قضایی پیش می‌رفت تا آنجا که هنوز و پس از صدور حکم این نظر در نزد هر دو طرف (مخالفان مهدی هاشمی و حامیان وی) رنگ نباخته است و شاید یکی از دلایل اصلی طولانی شدن زمان رسیدگی به پرونده نیز سیاسی جلوه یافتن آن بود.
۴ـ حکم قضایی؛ آنچه مسلم است هر شکایتی که در قوه قضاییه ثبت و رسیدگی می‌شود، فارغ از نوع اتهام مسئله‌ای قضایی برشمرده می‌شود که براساس ضوابط قضایی باید تعیین تکلیف شود. با وجود فشارهایی که در روند رسیدگی به این پرونده به قوه قضاییه وارد می‌شد و سخنگوی قوه قضاییه نیز به صراحت از آن یاد کرد، قوه قضاییه به حکم وظیفه به آن پرداخت و آن را به نتیجه رساند و این تصور حاشیه امن‌ساز را که با انتساب به چهره‌ها و قرار گرفتن در سایه آنها می‌توان مرتکب جرم شد و مصون ماند، فروپاشاند و آنهایی که با چنین توهمات سوق‌دهنده به ارتکاب جرایم، میل به اعمال خلاف داشتند تا حدی متوجه شدند، قانون بیدار است و قاطع و بدون ملاحظه برخورد می‌کند.
۵ـ حکم واقعی؛ در خلال رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی،‌ شخص آقای هاشمی در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌های حامی دولت با حمایت از فرزندش گفت: «... به اینها (مقام معظم رهبری و قوه قضاییه) گفتم اگر مهدی جرمی کرده باشد، ترجیح من این است در دنیا جزایش را ببیند و به آخرت نیفتد، چون آخرت خیلی سخت است و اگر جرمی نکرده است ‌این در شأن جمهوری اسلامی نیست که انسانی را که جرم ندارد،‌ به‌ دلیل مسائل سیاسی متهم یا محکومش کنند.» اگرچه رئیس قوه قضاییه آن زمان پاسخ هاشمی را داد، اما الآن حکم صادر شده و براساس آن مسلم گردیده که مهدی هاشمی مرتکب جرائمی با مجازات‌های مشخص شده است و پس از رسیدگی طولانی و وجود اسناد و مدارک متعدد، دیگر نمی‌توان این حکم را به دلیل مسائل سیاسی دانست؛ از این‌رو باید آن را حکمی واقعی و به دور از هر گونه شائبه دانست؛ زیرا متهم دارای وکیل باتجربه و زبردستی بود که با وجود گرفتن برخی مواضع تند در دوره رسیدگی به پرونده در نهایت حکم را تمکین کرد که به معنای آن است اگر بر فرض هم مسائل سیاسی در رسیدگی دخیل بوده [که در واقع این‌گونه نیست و برخی هم از نقطه مقابل آن را سیاسی می‌دانند] اما اسناد و مدارک حقوقی موجود در پرونده حکم را تأیید می‌کند و حکم مبتنی بر واقعیات پرونده صادر شد و باید به هر گونه حاشیه‌سازی درباره آن هم خاتمه داده شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۹
علی علوی

تحریم‌های اقتصادی، مالی و بانکی چه مربوط به شورای امنیت، چه کنگره‌ی آمریکا و چه دولت آمریکا باید فوراً هنگام امضای موافقت‌نامه لغو و بقیه‌ی تحریم‌ها هم در فواصل معقول برداشته شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر  سه‌شنبه در دیدار رمضانی سران قوا و مسئولان و مدیران ارشد نظام، ضمن «تبیین پیامدهای مثبت، چالش‌ها و راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی»، درباره‌ی روند مذاکرات هسته‌ای نکات تعیین‌کننده‌ای بیان کردند و با اعلام و تشریح صریح خطوط قرمز هسته‌ای ایران تأکید کردند: آمریکایی‌ها به دنبال نابود کردن صنعت هسته‌ای ایران هستند در مقابل همه‌ی مسئولان ایران ضمن تأکید بر خطوط قرمز، به دنبال توافقی خوب یعنی توافقی منصفانه و عادلانه، عزتمند و منطبق با منافع و مصالح ایران هستند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدا با اشاره به ماه مبارک رمضان که ماه تقوا است، به تبیین دو نوع تقوای شخصی و اجتماعی پرداختند و گفتند: تقوای شخصی در واقع آن حالت و مراقبت دائمی است که انسان را از ضربه‌های مهلک معنوی در امان نگه می‌دارد و البته در امور دنیوی او نیز تأثیرات بسیار مهمی دارد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تقوای جامعه را قابل تعمیم به مسائل اجتماعی و اقتصادی دانستند و تأکید کردند: تقوای جامعه در مسائل اقتصادی، همان اقتصاد مقاومتی است که کشور را در مقابل تکانه‌های ناشی از حوادث جهانی یا در مقابل تیرهای زهرآگین سیاست‌های معارض جهانی حفظ می‌کند.
ایشان با یادآوری هشدارهای مکرر خود در سال‌های گذشته درخصوص لزوم استحکام‌بخشی کشور در مقابل خیز اقتصادی قدرت‌ها خاطرنشان کردند: در این سال‌ها مسئولان در حد و توان خود تلاش‌های خوبی را انجام دادند اما موضوع اقتصاد مقاومتی باید با استفاده از همه‌ی توان و ظرفیت کشور پیگیری و محقق شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه الگوی اقتصاد مقاومتی در برخی کشورهای دیگر اجرا و تأثیرات مثبت آن دیده شده است، نقطه‌ی کانونی اقتصاد مقاومتی را درون‌زایی و نگاه به درون دانستند و گفتند: این درون‌زایی به معنای انزواطلبی نیست بلکه تکیه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های درونی، با نگاه به بیرون است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه تدوین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی محصول خرد جمعی و مشورت‌های طولانی بوده است، افزودند: بعد از ابلاغ این سیاست‌ها، بسیاری از صاحب‌نظران اقتصادی آن را تأیید کرده‌اند و اکنون اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات و فرهنگ رایج اقتصادی کشور شده است.
ایشان مدل اقتصاد مقاومتی را، مقابل مدل قدیمی دیکته‌شده از طرف قدرت‌ها به کشورهای جهان سوم دانستند و خاطرنشان کردند: این مدل قدیمی مبتنی بر نگاه به بیرون است اما مدل اقتصاد مقاومتی، الگویی مترقی و متکی به ظرفیت‌های درونی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ممکن است عده‌ای اینگونه تصور کنند که مدل اقتصاد مقاومتی، الگویی مطلوب است اما امکان تحقق آن وجود ندارد در حالیکه قاطعانه می‌گویم، اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی در شرایط کنونی کشور و با توجه به ظرفیت‌های موجود، کاملاً امکان‌پذیر است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعد از این مقدمه به بیان برخی از ظرفیت‌های فراوان کشور که می‌توانند مبنای اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی قرار گیرند، پرداختند. نیروی جوان تحصیل کرده‌ی متخصص و دارای اعتماد به نفس اولین ظرفیتی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و گفتند: وجود این تعداد نیروی جوان تحصیل‌کرده در کشور از برکات انقلاب است به شرط آنکه سیاست‌های غلط موجب پیر شدن جامعه و کاهش نیروی جوان نشود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به وجود ۱۰میلیون فارغ‌التحصیل دانشگاهی و بیش از چهار‌میلیون دانشجوی در حال تحصیل در کشور که ۲۵برابر اول انقلاب است، تأکید کردند: این تعداد نیروی تحصیل‌کرده جوان و متخصص از افتخارات نظام اسلامی و یک فرصت بسیار بزرگ است.
ایشان جایگاه اقتصادی کشور را یکی دیگر از ظرفیت‌ها برشمردند و افزودند: براساس آمارهای جهانی، جمهوری اسلامی ایران دارای رتبه‌ی بیستم در اقتصاد دنیا است که در صورت بهره‌برداری از ظرفیت‌های استفاده‌نشده، امکان رسیدن به رتبه‌ی دوازدهم اقتصاد دنیا وجود دارد.
رهبر انقلاب اسلامی جایگاه اول ایران در مجموع ذخایر نفت و گاز را از جمله ظرفیت‌ها دانستند و با اشاره به موقعیت جغرافیایی ممتاز کشور به عنوان نقطه‌ی اتصال شمال به جنوب و شرق به غرب، گفتند: همسایگی با ۱۵کشور، با جمیعتی ۳۷۰میلیونی به عنوان بازار خارجی بسیار نزدیک و همچنین جمعیت بیش از ۷۰میلیونی کشور به عنوان بازار داخلی بزرگ، از دیگر ظرفیت‌هایی هستند که اگر فقط به همین بازار داخلی توجه شود، وضعیت تولید دگرگون خواهد شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای زیرساخت‌های اساسی کشور در انرژی، حمل و نقل، ارتباطات، نیروگاه‌ها، و سدها و همچنین تجربه‌ی مدیریتی متراکم در کشور را از دیگر ظرفیت‌ها برشمردند و خاطرنشان کردند: ما باید از این ظرفیت‌ها به‌صورت مناسب و صحیح استفاده کنیم زیرا مشکل کشور، نبود طرح و یا سخن صحیح و کارشناسی نیست بلکه مسئله‌ی اصلی که در محیط‌های نخبگانی هم تکرار می‌شود، استفاده‌ی شایسته نکردن از طرح‌ها و سخن‌های صحیح است.
ایشان برخی مشکلات را ناشی از چالش‌های درونی کشور دانستند و در بیان بخشی از این چالش‌ها، گفتند: چالش بزرگ کشور ما سهل‌انگاری در عمل و ساده و سطحی نگریستن به مسائل است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مباحث لفظی و روشنفکری کار را پیش نمی‌برد بلکه حل مسائل، نیازمند حرکت و اقدام و پیگیری بلندمدت امور است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه به نتیجه رسیدن برخی کارهای بزرگ شاید نیازمند سپری شدن مدت زمانی به اندازه‌ی یک نسل باشد، افزودند: آن زمانی که درباره‌ی نهضت علمی در کشور، در دانشگاه‌ها صحبت می‌شد، شاید کسی باور نمی‌کرد که بعد از ۱۰ تا ۱۵سال حرکت علمی کنونی در کشور، به همت اساتید و جوان‌های با استعداد به‌وجود آید اما امروز در مقایسه با آن سال‌ها، شاهد پیشرفت چشمگیر و در برخی زمینه‌ها شاهد پیشرفت خیره‌کننده هستیم.
راه‌های موازی و آسان ولی در عین حال مهلک، یکی دیگر از چالش‌های داخلی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و در تبیین این موضوع گفتند: برخی اوقات تأمین برخی کالاها و نیازها از دو مسیر امکان‌پذیر است. یک مسیر از طریق اروپا و آسان و مسیر دیگر از طریق غیراروپا ولی سخت. مسیر اول انسان را در تنگنا قرار خواهد داد و دوستان او را ضعیف و دشمنان او را قوی می‌کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: یکی دیگر از چالش‌های درونی که خطای بسیار بزرگ و اساسی است، این است که تصور شود با فاصله گرفتن از مبانی اعتقادی و اصول نظام اسلامی، همه‌ی راه‌ها باز خواهد شد.
ایشان خاطرنشان کردند: مسئولان در دولت خدمت‌گزار، انسان‌های معتقد به مبانی و اصول انقلاب هستند و من از آنها گله‌ای ندارم ولی در مجموعه‌ی دست‌اندرکاران، برخی تصور می‌کنند با کوتاه آمدن از اصول، درها گشوده خواهد شد در حالی‌که نتیجه‌ی این خطای بزرگ را در سال‌های اخیر در برخی کشورها دیده‌ایم. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: تنها راه پیشرفت، ایستادگی و پافشاری بر مبانی و اصول است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی دیگر از چالش‌های درونی را این موضوع دانستند که برخی تصور می‌کنند، مردم مشکلات را تحمل نخواهند کرد.
ایشان گفتند: اگر حقایق امور با صداقت لازم و به درستی برای مردم بیان شود، مردم خواهند ایستاد و مقاومت خواهند کرد.
ایشان، تردید در توانایی‌های درونی کشور را یکی دیگر از چالش‌ها خواندند و افزودند: باید به دانشمندان جوان خود و به مجموعه‌های مردمی در امور اقتصادی اعتماد و از توانایی‌های آنها استفاده کرد.
رهبر انقلاب اسلامی شرط اصلی برای تحقق اقتصاد مقاومتی را عزم راسخ و جدی و پرهیز از سهل‌انگاری و راحت‌طلبی و تکیه بر مدیریت جهادی برشمردند و تأکید کردند: مدیریت جهادی عبارت است از توکل بر خداوند و استفاده از تدبیر و عقلانیت و در عین حال پیش بردن کارها با عزم راسخ و بدون هراس از جوانب.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ترویج فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتی را در کنار به‌کارگیری مدیریت جهادی، ضروری دانستند و خاطرنشان کردند: صداوسیما، رسانه‌ها، مسئولین، ائمه‌ی جمعه و همه‌ی کسانی که سخن آنان در میان مردم تأثیرگذار است، باید ترویج‌گر فرهنگ اقتصاد مقاومتی باشند.
ایشان، صرفه‌جویی، مصرف کالاهای داخلی به‌ویژه در دستگاه‌های دولتی، مقابله‌ی جدی با واردات بی‌منطق، مقابله‌ی جدی با قاچاق، توجه ویژه به کارگاه‌های تولیدی کوچک و متوسط و بازنگری در سیاست‌های پولی و فعالیت‌های نظام بانکی را از ضروریات اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی برشمردند و تأکید کردند: شرط اصلی تحقق همه‌ی این موارد، همدلی و همزبانی و انسجام درونی است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه همه باید به دولت و مسئولان کمک کنند، افزودند: حاشیه‌سازی از هر طرفی غیرقابل قبول است و باید از آن پرهیز شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع‌بندی مباحث مربوط به اقتصاد مقاومتی تأکید کردند: ما می‌توانیم در زمینه‌ی اقتصادی کارهای بزرگی انجام دهیم و از این گذرگاه حساس عبور کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی در سخنان بسیار مهم‌شان درباره‌ی موضوع هسته‌ای، قبل از تشریح برخی جزئیات مذاکرات و تبیین صریح خواسته‌ها و خطوط قرمز هسته‌ای، سه نکته را مورد تأکید قرار دادند.
نکته‌ی اول اینکه هر آنچه رهبری در جلسات عمومی می‌گوید عیناً همان مسائلی است که در جلسات خصوصی به رئیس‌جمهور و دیگر مسئولان ذیربط می‌گوید بنابراین این خط تبلیغی غیرصحیح که از برخی خطوط قرمز رسمی در جلسات خصوصی صرف نظر شده است، خلاف واقع و دروغ است.
دومین نکته‌ای که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان مقدمه‌ی بحث هسته‌ای بیان کردند، امانت‌داری، غیرت، شجاعت و تدین اعضای تیم مذاکره‌کننده‌ی کشورمان بود.
ایشان گفتند این تیم، با غیرت ملی و دقت کامل و با قصد باز کردن گره و پیش بردن کار کشور، در مقابل تعداد کثیر مذاکره‌کنندگان طرف‌های مقابل، مشغول تلاش است و انصافاً با شجاعت، مواضع را بیان و دنبال می‌کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند هرکسی از جزئیات مذاکرات باخبر شود حتماً به این مطالبی که درباره‌ی تیم هسته‌ای گفته شد، اذعان خواهد کرد البته آنها ممکن است در تشخیص و عمل خطا کنند اما متدین و غیور هستند.
مخاطب سومین نکته مقدماتی رهبری، منتقدان هسته ای بودند. ایشان افزودند: با انتقاد مخالف نیستم و آن را لازم و کمک‌کننده می‌دانم اما این یک واقعیت است که انتقاد کردن از عمل کردن آسان‌تر است چرا که دیدن عیب‌های طرف مقابل راحت است اما درک دشواری‌ها و نگرانی‌های او، مشکل است.
رهبر انقلاب افزودند: این حرف من، نباید مانع ادامه‌ی انتقادها شود اما متوجه باشیم که تیم هسته‌ای برخی از مسائلی را که مورد انتقاد است می‌داند اما بعضی ضرورت‌ها او را به برخی اقدامات می‌کشاند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس به بیان تاریخچه‌ی کوتاهی از روند مذاکره با آمریکایی‌ها پرداختند که به درک روند مذاکرات کمک قابل توجهی می‌کند.
ایشان گفتند: موضوع مذاکره با آمریکایی‌ها مربوط به زمان دولت قبل است و به فرستادن واسطه به تهران برای درخواست مذاکره مربوط می‌شود.
رهبر انقلاب در توضیح بیشتر افزودند: در آن زمان، یک نفر از محترمین منطقه به عنوان واسطه به دیدار ما آمد و به صراحت گفت رئیس‌جمهور آمریکا از او خواهش کرده که به تهران بیاید و درخواست آمریکایی‌ها برای مذاکره را مطرح کند آمریکایی‌ها به این واسطه گفته بودند می‌خواهیم ضمن شناخت ایران به عنوان قدرت هسته‌ای، مسئله‌ی هسته‌ای را حل و فصل کنیم و تحریم‌ها را ظرف ۶ماه برداریم البته ما به آن واسطه گفتیم به آمریکایی‌ها و حرفهایشان اطمینانی نداریم، اما با اصرار آن واسطه، قبول کردیم که این مسئله را یک بار دیگر امتحان کنیم و مذاکرات شروع شد.
رهبر انقلاب اسلامی با تذکر دو نکته‌ی مهم در هماوردی‌های جهانی خاطرنشان کردند: در هر رویارویی دیپلماتیک دو میدان وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد میدان اصلی که میدان واقعیت، عمل و تولید دارایی است و مدیران دیپلماسی و سیاست که عرصه‌ی تبدیل این دارایی‌ها به امتیاز و تأمین منافع ملی است.
ایشان افزودند: دست خالی هر کشور در میدان اول، محدوده‌ی انعطاف او را در میدان دوم می‌بندد و با توجه به همین منطق، ایران با دستاوردهای مهم و قوی وارد میدان مذاکره شد که برخورداری از قدرت تولید سوخت ۲۰درصد، یکی از آنها بود.
رهبر انقلاب یادآوری کردند همه‌ی قدرت‌های هسته‌ای از فروختن سوخت ۲۰درصد برای تولید داروهای هسته‌ای در مرکز تهران خودداری می‌کردند و حتی جلوی خرید ما از کشورهای دیگر را می‌گرفتند اما جوانان دانشمند و افتخارآفرین ایران، این سوخت را تولید و به صفحه‌ی سوخت تبدیل کردند و طرف مقابل مات شد.
ایشان افزودند: علاوه بر سوخت ۲۰درصد، دستاوردهای واقعی و میدانی دیگری هم داشتیم و در واقع راهبرد ایستادگی ایران در مقابل فشارها جواب داد و آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که تحریم‌ها اثر مورد نظر و مطلوب آنها را ندارد و باید راه دیگری پیدا کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نگاه شک‌آلود ایران به طرف آمریکایی گفتند: با وجود این، ما حاضر بودیم اگر آمریکایی‌ها سر حرف‌ها و وعده‌های خود به آن واسطه منطقه‌ای ایستادند ما هم هزینه بدهیم چون در مذاکرات می‌توان براساس عقل و محاسبه، عقب‌گردهایی نیز داشت اما آنها اندکی بعد از مذاکرات زیاده‌خواهی و بدعهدی را آغاز کردند.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه توافق خوب از نظر ایران یعنی توافق عادلانه و منصفانه افزودند: در جریان مذاکرات آمریکایی‌ها  ۶ماهِ وعده داده شده برای لغو تحریم‌ها را ابتدا به یک سال تبدیل کردند و بعد با زیاده‌خواهی‌های مکرر مذاکرات را طولانی و حتی تهدید به تحریم بیشتر کردند و از نظامی‌گری و روی میز و زیر میز سخن گفتند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نوعی جمع‌بندی از روند مذاکرات تأکید کردند: تأمل و مطالعه در روند مطالبات آمریکایی‌ها نشان می‌دهد هدف آنها ریشه‌کن کردن صنعت هسته‌ای ایران، از بین بردن ماهیت هسته‌ای کشور و تبدیل آن به یک کاریکاتور و تابلوی بی‌محتوا است.
ایشان با اشاره به نیاز حقیقی و مطالعه‌شده‌ی کشور به ۲۰هزار مگاوات برق هسته‌ای افزودند: آنها ضمن تلاش برای نابودی صنعت هسته‌ای و محروم کردن ایرانیان از فواید فراوان این صنعت، قصد دارند ضمن ادامه‌ی فشارها، تحریم‌ها را نیز به نوعی حفظ کنند.
رهبر انقلاب سپس در تبیین واقعیات صحنه‌ی پیچیده‌ی مذاکرات با آمریکایی‌ها، یک نکته‌ی مهم دیگر یعنی نیاز دولت آمریکا به توافق هسته‌ای را مورد بررسی قرار دادند.
ایشان افزودند: اگر آنها بتوانند به اهداف خود در مذاکرات برسند به یک پیروزی بزرگ رسیده‌اند چرا که ملت استقلال‌طلب ایران را تسلیم کرده‌اند و کشوری را که می‌تواند الگوی دیگر کشورها باشد شکست داده‌اند و تمام بدعهدی‌ها و چانه‌زنی‌های آنها برای تحقق همین اهداف است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر خواست‌های منطقی ایران از اول مذاکرات تا امروز خاطرنشان کردند: ما از ابتدا گفته‌ایم می‌خواهیم تحریم‌های ظالمانه برداشته شود که البته در مقابل آن، حاضریم یک چیزهایی بدهیم به شرط اینکه صنعت هسته‌ای متوقف نشود و لطمه نخورد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه‌ی سخنانشان به ترسیم صریح خطوط قرمز هسته ای پرداختند. ایشان به عنوان اولین خط قرمز گفتند: ما برخلاف اصرار آمریکایی‌ها محدودیت‌های بلند مدت ۱۰، ۱۲ساله را قبول نداریم و مقدار سال‌های مورد قبول محدودیت را به آنها گفته‌ایم.
رهبر انقلاب ادامه‌ی کار تحقیق و توسعه و ساخت‌وساز حتی در زمان محدودیت را دومین خط قرمز ایران اعلام کردند و افزودند: آنها می‌گویند در مدت ۱۲سال هیچ کاری نکنید اما این، یک حرف زور مضاعف و غلط مضاعف است.
رهبر انقلاب در توضیح سومین خط قرمز هسته‌ای تأکید کردند: تحریم‌های اقتصادی، مالی و بانکی چه مربوط به شورای امنیت، چه کنگره‌ی آمریکا و چه دولت آمریکا باید فوراً هنگام امضای موافقت‌نامه لغو و بقیه‌ی تحریم‌ها هم در فواصل معقول برداشته شود.
ایشان افزودند: آمریکایی‌ها درباره‌ی تحریم‌ها یک فرمول پیچیده، چندلایه و عجیب و غریب مطرح می‌کنند که معلوم نیست از آن چه چیزی در می‌آید اما ما صریحاً مطالبمان را می‌گوییم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه‌ی بحث درباره‌ی خطوط قرمز مذاکرات هسته‌ای افزودند: لغو تحریم‌ها نباید به اجرای تعهدات ایران منوط شود نگویند شما تعهدات را انجام دهید بعد آژانس گواهی دهد تا تحریم‌ها لغو شود ما این مسئله را مطلقاً قبول نداریم. رهبر انقلاب افزودند: اجرائیات لغو تحریم‌ها نیز باید با اجرائیات تعهدات ایران متناظر باشد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین تأکید کردند: ما با موکول کردن اجرای تعهدات طرف مقابل به گزارش آژانس، مخالفیم چون آژانس بارها و بارها ثابت کرده مستقل و عادل نیست بنابراین ما به آن بدبین هستیم.
ایشان افزودند: می‌گویند «آژانس باید اطمینان پیدا کند» این چه حرف نامعقولی است چگونه اطمینان پیدا کند مگر اینکه وجب به وجب این سرزمین را بازرسی کند.
رهبر انقلاب مخالفت قاطع با «بازرسی‌های غیرمتعارف، پرس و جو از شخصیت‌های ایران و بازرسی از مراکز نظامی» را از دیگر خطوط قرمز هسته‌ای اعلام کردند.
رهبر انقلاب به صراحت تأکید کردند: در ایران، همه از جمله بنده، دولت، مجلس، دستگاه قضایی، دستگاه‌های امنیتی و نظامی و همه‌ی نهادها خواهان توافق خوب هسته‌ای هستیم توافقی که عزتمندانه، منصفانه و مطابق با مصالح و منافع ایران، تدوین شود.
رهبر انقلاب افزودند: اگر چه دنبال لغو تحریم‌ها هستیم اما آنها را از زاویه‌ای نوعی فرصت می‌دانیم چرا که باعث شده به نیروها و ظرفیت‌های داخلی توجه بیشتری داشته باشیم.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین در ابتدای سخنان خود به لزوم بهره‌گیری از برکات ماه مبارک رمضان به‌ویژه بهره‌مندی از ادعیه‌ی این ماه و مضامین والای آن توصیه کردند و گفتند: ماه مبارک رمضان، ماه خشوع و استغفار و ماه بازگشت به خدا و خودسازی و اخلاق است.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی با اشاره به آغاز به کار دولت یازدهم در ۲۲ماه قبل، رویکرد دولت در زمینه‌ی مسائل داخلی را حسن اعتماد، رفتار مسالمت‌آمیز، کاهش فاصله‌ها و دوری از افراطی‌گری دانست و گفت: رویکرد دولت در زمینه‌ی سیاست خارجی تعامل سازنده با جهان با خط قرمز «حفظ استقلال، عزت و غرور ملی» و در زمینه‌‌ی مسائل فرهنگی، فضای بازتر برای همه‌ی اصحاب فرهنگ و هنر با خط قرمز اخلاق و احکام اسلام بوده است.
آقای روحانی حل و فصل مسئله‌ی مذاکرات در چارچوب احقاق حقوق هسته‌ای و تأمین نیازهای جامعه و کشور را دو اولویت دولت برشمرد و افزود: آنچه کشورهای قدرتمند را پای میز مذاکره آورد، مقاومت ملت  ایران در برابر فشار بدخواهان و شکست تحریم‌ها بود.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه تحریم هرگز موفق نخواهد بود و ملت ایران حتی در شرایط تحریم قادر است مسائل اجتماعی، اقتصادی سیاسی و فرهنگی خود را به‌خوبی حل و فصل کند، گفت: در شرایط تحریم توانستیم با کمک مردم، تورم را مهار کنیم و از رکود خارج شویم و در همان شرایط تحریم بود که رشد سرمایه‌گذاری بالا رفت.
رئیس‌جمهور افزایش ذخائر کالاهای استراتژیک، رفع موانع صادرات، ارائه‌ی لایحه‌ی خروج از رکود، کاهش واردات گندم، تغییر الگوی کشت کشاورزی، ارائه‌ی خدمات درمانی، کمک به اقشار کم‌درآمد و ارائه‌ی یارانه‌ی کالایی، کاهش اتکا به نفت در بودجه، صرفه‌جویی در هزینه‌های جاری، راه اندازی ۸هزار واحد صنعتی تولیدی و برداشتن قدم‌های مفید در حوزه محیطزیست را از جمله اقدامات دولت در شرایط تحریم خواند.
آقای روحانی کاهش درآمدهای نفتی دولت را از شرایط خاص امسال دانست و افزود: باید با تلاش، وحدت، همدلی و انسجام، از مشکلات به‌خوبی عبور کنیم که این کار را با کمک مردم انجام خواهیم داد.
رئیس‌جمهور با تأکید بر اینکه نباید بگذاریم در شرایط کنونی فرسایش‌های غیرضروری در جامعه ایجاد شود، اظهار داشت: در صورتی که طرف مقابل زیاده‌خواهی نکند توافق در دسترس خواهد بود و از این گردنه‌ی تاریخی عبور خواهیم کرد.
رئیس‌جمهور در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ملت‌های منطقه امروز تحت فشار مضاعف در برابر مداخلات برخی کشورها و تروریست‌ها قرار دارند خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران پیشتاز مبارزه با تروریسم و حمایت از ملت‌های منطقه بوده و این راه را ادامه خواهد داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۹
علی علوی
پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷ ب.ظ

خدمات غارتگری فرهنگی داعش به غرب

استعمار نوین به واسطه عناصر تکفیری اماکن تاریخی و مقدس کشورهای اسلامی را تخریب می کند تا مستندات تاریخی و غیرمنقول کشورهای اسلامی صاحب تمدن از بین رفته و جعل و تحریف تاریخ این کشورها هموار شود تا بدین وسیله یکی از لایه های قابل اتکای هویتی، فرهنگی و تمدنی مسلمانان تخریب و تحریف شود

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: از زمانی که پای استعمارگران به کشورهایی با پیشینه غنی تمدنی و تاریخی باز شد، اقدامات آنها بر اساس یک نظام واره منسجم و هوشمند طراحی شد تا  همه عرصه های حیات و زندگی فردی و اجتماعی را تحت پوشش خود قرار دهد. شعار برای عمران و آبادانی و حضور و اشغال نظامی در واقع بستر تأمین اهدافی عمیق تر و گسترده تر بود. پیگیری منافع و مطامع اقتصادی از طریق غارت منابع خام و طبیعی و فروش محصولات خود در این بازار و تلاش برای تغییرات هویتی و فرهنگی از طریق اعزام گروه های تبشیری و راه اندازی نظام آموزشی مقلدمحور و اعزام دانشجو و استاد و... صورت می پذیرفت. فارغ از نگاه دینی و ایدئولوژیک یکی از  دیگر اقدامات مهم و تاثیرگذار آنها غارت و تخریب میراث تاریخی و باستانی کشورهای هدف بوده است. این اقدام خود به تنهایی شاید مهمترین اقدامی است که ابعاد سودآوری آن برای کشورهای غارت گر، و زیان دهی آن برای کشورهای غارت شده کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مهم زمانی اهمیتی دوچندان می یابد که این اقدام به شکل نوینی توسط نیروهای بومی و به نام  اسلام انجام می گیرد.

کشورهای اسلامی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا مثل عراق، سوریه، افغانستان، مصر و.. از جمله کشورهای مهمی هستند که کانون این غارت گری تمدن سوز قرار گرفته اند. پیدایش گروه های تکفیری طالبان، القاعده، داعش و... در دل این کشورها و از درون جهان اسلام وضعیت بغرنجی را برای این جوامع رقم زده است. کشورهایی که در سالیان دور کانون فرهنگ و تمدن بوده اند و دارای منابع سرشار تمدنی و باستانی غنی و افتخارآمیز هستند، امروزه به صورت دهشتناکی از سوی گروه های بومی  و به اصطلاح  اسلام گرای تکفیری مورد هجمه و تخریب واقع شده اند. هرچند این گروه های تروریستی با حمایت نظام سلطه و با داعیه تشکیل دولت اسلامی مبادرت به اشغال کشورها و ایجاد نا امنی و قتل و غارت می کنند، لیکن بیش از اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی دارای اهداف فرهنگی هستند. این امر می تواند از یک سو، حامل این پیام باشد که گروه های اسلامی مخالف هرگونه آثار و میراث تمدنی و تاریخی بشری و حتی دینی هستند و صلاحیت نگهداری و پاسبانی از این ذخایر تاریخی بشری را ندارند و از سوی دیگر، این خود توجیه گر مداخله کشورهای غربی به بهانه حراست از میراث تمدن بشری از وحشی گری و تخریب گروه های افراطی به اصلاح اسلامی است. 

البته نگارنده معتقد است یکی دیگر از اهداف استعمار نوین از  تخریب اماکن تاریخی و مقدس، از بین بردن مستندات تاریخی و غیرمنقول کشورهای اسلامی صاحب تمدن برای هموار نمودن جعل و تحریف  تاریخ این کشورها در راستای منافع جاعلان و تحریف کنندگان می تواند باشد تا بدین وسیله یکی از لایه های قابل اتکای هویتی، فرهنگی و تمدنی  برای مسلمانان و شهروندان این کشورها تخریب و یا تحریف گردد و زوال خوباوری و اعتماد به نفس اجتماعی در ایشان تسریع شود.

کشورهای غربی و حامی تروریست ها که می دانند گروه های تکفیری برای پیشبرد اهداف خود بیش از هر چیزی نیاز به سلاح و تجهیزات دارند در قبال گنجینه های فرهنگی و هنری به آنان سلاح می فروشند. آنان حتی از وحشی گری و قطعه قطعه کردن اجساد انسان های بی گناه به وسیله تکفیری ها و  قاچاق و تجارت اعضای بدن انسان هم در جهت سود اقتصادی و تجاری استفاده می کنند. البته جریان رسانه ای غرب با پوشش هدفمند و هوشمندانه می خواهد طوری وانمود کند که دولتمردان غربی از این وحشی گری و تخریب ناخرسندند و از ورود آثار و کالای قاچاقی تاریخی جلوگیری می کنند، ولی از طریق شرکت های چند ملیتی با قوت اهداف خود را پیگیری می کنند. در ادامه برای روشن تر کردن این واقعیت تأسف بار به نمونه هایی مستند از اقدامات گروه های تکفیری در تخریب و غارت میراث فرهنگی در کشورها اشاره می کنیم:

به ادعای روزنامه "ساندی تلگراف" انگلیس گروه تروریستی داعش، برای اداره عملیات غارت و چپاول، وزارتخانه آثار تاریخی ایجاد کرده است. این گروه از عملیات غارت و فروش آثار و میراث فرهنگی و تاریخی سوریه ده ها میلیون دلار به دست آورده است. این گروه از زمانی که بخش های وسیعی از عراق و سوریه را اشغال کرده، به ایجاد مجموعه اداری برای اداره امور مناطقی تحت تسلط خود اقدام کرده است. وزارتخانه های کشورهای دیگر اصولا برای حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی تلاش می کنند، در حالی که وزارت آثار تاریخی داعش برای غارت و قاچاق کردن آثار تاریخی ایجاد شده است.

روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» درباره نابودی آثار باستانی سوریه و عراق با اقدام گروه تروریستی داعش، نوشت: آثار آسیب هایی که داعش به کشورهای سوریه و عراق وارد کرده به حدی است که تا سال ها پس از جنگ نیز باقی خواهد ماند.

«عمرو العزم»، «سلام الکونتار» و «برایان آی.دانیلز»، سه تن از اساتید انسان شناسی در دانشگاه های آمریکا در یادداشتی در روزنامه «نیویورک تایمز» نسبت به غارت میراث فرهنگی دو کشور سوریه و عراق، به دست گروه تروریستی «داعش» هشدار دادند و خواستار توجه مجامع جهانی نسبت به این معضل و جلوگیری هرچه سریع تر آن شده اند.


با گسترش یافتن دامنه تصرفات گروه موسوم به داعش عراق و شام (داعش) این وحشت بوجود آمده است که میراث فرهنگی دو کشور سوریه و عراق که بخش هایی از خاکشان به تصرف این گروه در آمده است، در دست غارت و چپاول قرار بگیرد. اماکن باستانی کشور عراق از همان بدو آغاز جنگ دوم عراق در معرض خطر تخریب قرار دارد.

میراث فرهنگی کشور سوریه که در معرض تخریب قرار دارد، بسیار متنوع است و از بقایای تمدن تاریخی بین النهرین، آشوری ها، یونانی ها، رومی ها، روم شرقی و دوره اسلامی متفاوت است. همچنین نمونه هایی اولیه از کتیبه های باستانی و بهترین نمونه های موازییک های یونانی، رومی و مسیحی هم در بین این اشیاء بسیار ارزشمند تاریخی قرار دارد.

شیوه کار داعش در این اقدام جنایتکارانه بر این منوال است که پس از تصرف شهرها، به شیوه ای بسیار هوشمندانه و خدعه آمیز (در لوای یکی از وجوهات شرعی اسلام) به تجارت قاچاق اشیاء عتیقه و ارزشمند تاریخی و باستانی آنها می پردازد.

داعش از نیروهای خود برای غارت و چپاول اماکن باستانی و تاریخی شهرهای تحت تصرف خود استفاده نمی کند، بلکه خود عمدتا درگیر فعالیت های مالی در این شهرها می شود و در عوض به اهالی شهرها اجازه می دهد در اماکن باستانی دست به حفاری بزنند و هر شیء ارزشمند و عتیقه ای را که بدست می آورند به فروش برسانند و سپس این گروه خود درصدی از درآمد این تجارت نامشروع را در قالبی مشخص دریافت می کند. این نوع باج گیری در قالب یکی از وجوهات شرعی از مردم اخذ می شود. داعش خود را مسئول مشروع اخذ وجوهات شرعی مردم معرفی می کند.

مبلغی که از افراد بابت این تجارت نامشروع دریافت می شود برحسب منطقه و نوع شی ء به فروش رسیده متغیر است. در مناطق تحت کنترل داعش در استان ˈحلبˈ سوریه مبلغ خمس معادل20 درصد ارزش شیء مورد نظر است. و در ˈرقهˈ این باج گیری می تواند تا 50 درصد و یا حتی بیشتر هم برسد. ارزش اشیاء یافت شده بر حسب قدمت آنها و یا مربوط بودن آنها به دوره اسلامی مصادف با قرن هفتم میلادی و یا اینکه فلزات قیمتی مانند طلا باشند، تعیین می شوند. این رقم را سرکردگان محلی داعش به صلاحدید خود تعیین می کنند.

در برخی مناطق مانند اماکن تاریخی حومه رودخانه ˈفراتˈ سرگردگان داعش مردم را تشویق به حفاری می کنند و تیم های غیر حرفه ای ناآگاه که اغلب از عراق هستند و تجربه غارت و چپاول اماکن باستانی این کشور را دارند در مناطق مورد نظر مشغول به کار می شوند. داعش مجوز کار به این افراد می دهد و نمایندگان داعش هم بر کار آنها نظارت مستقیم دارند تا مطمئن شوند از ماشین آلات سنگین به نحو احسن استفاده می شود و نیز از نزدیک در جریان پول های دریافت شده قرار می گیرند تا میزان خمس را تعیین کنند.

داعش علاوه بر غارت و چپاول اموال ارزشمند باستانی، صادرات غیرقانونی و پنهان این عتیقه جات را نیز رونق می دهد. در ابتدای امر کانون این صادارت مرزهای سوریه با ترکیه در حوالی ˈتل ابیضˈ بود که یکی از دژهای مستحکم داعش در سوریه محسوب می شد.

امروز مستندات محکم در دست است که ثابت می کند داعش در تجارت غیرقانونی مرزی اشیاء عتیقه دست دارد و این تجارت را نهادینه کرده و آن را به یکی از سرچشمه های اصلی منبع درآمد خود تبدیل نموده است.

غارتگری های فرهنگی داعش در حالی است که کشورهای غربی همچون انگلیس از این که بازر شهرهای آنان به محل تجارت میراث غارت شده یک کشور تبدیل شوند، خوشحالند و آن را رونقی برای کشورشان می دانند. در این جهت دولت سوریه تلاش می کند تا مانع چنین روندی شود. احمد دیب، مدیر موزه ملی سوریه می گوید: ما موفق به توقف برنامه به حراج گذاشتن آثار تاریخی سوریه در لندن و از بین بردن سکه های اسلامی در این شهر شدیم. با این حال بیش از 80 هزار مکان تاریخی در سوریه وجود دارد که برخی از آنها ویران شده است و نابودی و غارت آن، زمینه ساز نابودی تمدن بشری و حقوق انسانی نیز خواهد شد.


عمق این فاجعه ضد بشری تا آنجاست که مارگارتا فون اس، باستان شناس آلمانی در روزنامه "فرانکفورتر الگماینه" می نویسد: «آنچه که بمب ها و خشونت نتوانسته بود تخریب کند امروز ویرانگری‌‌های بنیادگرایان از میان می‌برد.» سازمان‌های تروریستی از فروش گنجینه‌های هنری و فرهنگی در عراق و سوریه سودهای کلانی برده‌اند. آن‌ها می‌کوشند با تاراج هرچه بیشتر میراث فرهنگ جهانی اجناس عتیقه این کشورها را بفروشند و با پول آن سلاح تهیه کنند. برای انسان‌هائی که درگیر جنگ و وحشت هستند، معامله اشیاء باستانی در بسیاری از موارد تنها امکان دستیابی به وجوه نقد است. کنترل‌های بین‌المللی و قوانین سخت‌تری از جمله در آلمان باید اجرا شوند تا جلوی حراج کامل این آثار باستانی گرفته شود.

برای روشن کردن ابعاد این پدیده، فون اس به شرایط مناطقی چون شمال و مرکز سوریه بین اربیل، فرات، تکریت و مرز ترکیه با عراق اشاره می‌کند. تنها در شمال سوریه تا سه سال پیش صدها کارشناس خارجی و ده ها باستان شناس سوری در تیم های حفاری مشغول به کار بودند. در بخش های مرکزی این کشور بیش از ۱۸۰۰ مرکز باستانی تاکنون شناسایی شده است. در واقع در بستر ناامنی ایجاد شده امکان کنترل دولت بر این مراکز مشکل و ناممکن شده است.

عبادتگاه‌ها و مراکز زیارتی منطقه بیش از ساختمان‌های تاریخی دیگر طعمه ویرانی شده‌ا‌ند. مثلا یافته های مربوط به قوم هتیتی، معابد قرون وسطایی، کلیساهای دوره بیزانس و مسجدهای قرون وسطا همراه با محله قدیمی شهر حلب کاملا نابود شده اند. آرامگاه های شخصیت های مهم مذهبی مسلمانان نیز از خشونت داعش در امان نمانده‌اند. روستای معلوله در نزدیکی دمشق که به خاطر صومعه هایش شهرت جهانی دارد، همانطور ویران شده که مثلا مسجد یونس نبی در موصل عراق که بر روی خرابه‌های یک صومعه متعلق به پیش از میلاد مسیح بنا شده بود.

باستان‌شناس آلمانی دولت‌های غربی را به خاطر جنگ عراق و تحریم ده ساله این کشور در دهه نود، در ویرانی های اخیر مسئول می داند. از دید وی سیستم آموزشی این کشور در جریان جنگ و تحریم ها از میان رفت و مردم با فقر درگیر شدند. موج "افراط گرایی ناشی از فقدان آموزش" نیز قدرت گرفت. به‌عنوان نمونه دانشگاه موصل به تازگی رشته‌های انسانی و علوم اجتماعی را تعطیل کرد.

جنگ داخلی در سوریه تنها به کشته شدن هزاران انسان منتهی نشده است. این جنگ به ویرانی آثار باستانی این کشور نیز انجامیده است. اقوام سامی، آرامی، آشوری، مصری، بابلی، ایرانی، یونانی و رومی طی بیش از چهارهزار سال آثار بسیار زیادی در این کشور برجای گذاشته‌اند. یونسکو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، نگران ویرانی این میراث فرهنگ جهانی در سوریه است.

شهر باستانی پالمیرا در استان حمص سوریه از طرف یونسکو، نهاد آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث فرهنگ جهانی شناخته شده است. این شهر که در گذشته یکی از شهرهای بسیار مهم و زیبا در مرکز سوریه بوده، در سال ۲۷۴ میلادی توسط اورلیانوس، امپراطور روم در جنگی خونین ویران شد. پس از اشغال این شهر توسط داعش آن‌ها به گنجینه‌های وسیع این میراث فرهنگ جهانی دست یافتند و با روشی خشونت‌آمیز و غیرتخصصی اقدام به استخراج منابع زیرزمینی این شهر باستانی کردند. آنها برای یافتن این گنجینه‌‌ها بدون ترس از تخریب وسیع این منابع، دست به انفجارهای وسیعی زد تا به اعماق دالان‌های زیرزمینی راه یابد و بولدوزرها را برای استخراج این منابع به کار انداخت.

اعضای داعش در پی آثار عتیقه‌هائی هستند که با فروش آن‌ها بتوانند در بازارهای جهانی به پولی برای تهیه سلاح دست یابند. در چنین شرایطی تروریست‌ها آثاری که به نظرشان بی‌ارزش می‌نماید را نابود کرده یا به حال خود واگذار می‌کنند و می‌روند.

داعش در ژوئیه ۲۰۱۴ آرامگاه یونس پیامبر در شهر موصل عراق را منفجر کرد. اجناس عتیقه غارت شده به طور معمول از راه ترکیه و لبنان به دبی ارسال می‌شوند و در آنجا یا به واسطه‌ها فروخته می‌شوند یا برای فروش مستقیم در بازارهای عتیقه اروپا و آمریکا به این کشورها ارسال می‌شوند.

بر مبنای تحقیقات شبکه رادیویی شمال آلمان در این کشور تجارت اجناس عتیقه‌ی دزدی، پس از فروش سلاح و مواد مخدر در رده سوم فعالیت گروه‌های سازمان‌یافته خلاف‌کار در سراسر جهان است.

یکی از مراکز بزرگ تجارت اجناس عتیقه دزدی در سراسر جهان مونیخ، مرکز ایالت بایرن آلمان است. اما لندن و بلژیک نیز مراکزی معتبر برای خرید و فروش این اجناس هستند. در کاتالوگ‌های مربوط به خرید و فروش این اجناس دزدی، در ارتباط با اصلیت این اجناس یا خاورمیانه نوشته می‌شود یا "مجموعه‌های خصوصی در بایرن" ذکر می‌شود.

به این ترتیب مونیخ، لندن و بلژیک به مراکزی بسیار پراهمیت برای خرید ‌و ‌فروش اجناس دزدی عتیقه از خاورمیانه تبدیل شده است. بی سبب نیست که خانم پرفسور مونیکا گروترز، وزیر مشاور امور فرهنگی آلمان روز دوشنبه (۲۸ مهر 93) در این باره گفت: «آلمان باید مراقب باشد که مرکز بازاریابی این گونه اجناس نشود.» وی  خواستار برخوردی جدی با اجناس عتیقه دزدی در آلمان است. او به برنامه‌هایی در جهت تغییر موازین قانونی در این زمینه اشاره می‌کند که بر مبنای آن هرجنس عتیقه ای که به آلمان وارد می‌شود باید تاییدیه دولت صادرکننده را به همراه داشته باشد. سخنان وزیر مشاور امور فرهنگی آلمان در حالی است که مرکز بایرن مدت‌هاست یکی از مراکز پراهمیت بازرگانی اجناس عتیقه دزدی از خاورمیانه شده است و علاقمندان به عتیقه نیز با خرید این اجناس به طور غیرمستقیم به تروریست‌های "داعش" کمک می‌کنند.

در حالی که یونسکو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، در سال ۱۹۷۰ میلادی کنوانسیونی را تصویب کرد که بر مبنای آن کشورهای عضو سازمان ملل موظف به حفاظت از فرهنگ جهانی هستند. یونسکو در ماه اوت سال ۲۰۱۳ نخستین گزارش رسمی خود را در باره‌ غارت میراث فرهنگی سوریه منتشر کرد. بر اساس این گزارش، تشدید درگیری‌‌های خونین در این کشور به تاراج بیشتر موزه‌ها و تخریب گسترده بناها و مکان‌های باستانی ـ فرهنگی سوریه انجامیده است.

بر اساس این گزارش، مناره‌های "مسجدجامع" حلب که متعلق به قرن یازدهم میلادی و از آثار باستانی باقی‌مانده از سلسله‌ی بنی‌امیه است، به‌کلی ویران شده و قلعه‌ی الحصن (قلعه شوالیه‌ها) در نزدیکی حمص در جریان درگیری‌ها از بین رفته است.

در این گزارش هم‌چنین آمده است که مغازه‌های چوبی "بازار بزرگ حلب" نیز که از جمله‌ی آثار ثبت‌ شده در فهرست میراث جهانی یونسکو است، به تمامی در آتش سوخته و به دیوارهای کلیسای "ام‌الزنار" در حمص خسارت وارد آمده است.

سخن پایانی

 آن چیزی که نباید در این اوضاع ناامن و پرهیاهوی منطقه از نظرها دور داشت تخریب بنیان ها و شناسنامه فرهنگی، تاریخی و هویتی کشورهای اسلامی است که از طریق غارت و تخریب آثار تمدنی، باستانی و دینی صورت می گیرد و ضمن تخریب وجهه اسلام و جوامع اسلامی، مسئولیت این تخریب را بر دوش جوامع اسلامی انداخته و در این میان، کشورهای غربی و استعمارگر که سابقه مشخصی در استعمار و غارت کشورها دارند به سود سرشار اقتصادی و حتی اجتماعی می رسند و به نحوی به دنبال حفظ و تثبیت مرجعیت خود در عرصه نگهداری از میراث فرهنگی ملت ها هستند و طوری وانمود می کنند که این کشورها بزرگترین حامی حفظ میراث تمدنی ملل هستند، در حالی که آن را با غارت و چپاول گری و از طریق انشقاق، جدال و جنگ افروزی میان گروه های بومی کشورها به ویژه کشورهای اسلامی به دست می آورند.

در نهایت این که اقدامات داعش در تخریب و بلکه غارت میراث فرهنگی کشورهای اسلامی آشکارا به معنای ارائه تصویری واپس گرایانه، ارتجاعی و ضدانسانی از اسلام است و بزرگترین خدمت به گرایشات ضد اسلامی در غرب محسوب می شود.

این در حالی است که از دیدگاه اسلام، هیج کس مجاز نیست که به تخریب اماکن عمومی، طبیعت و ثروت های ملی یک قوم بپردازد. این موارد تحت عنوان «قاعده لاضرر» در احاکم اسلامی تبیین شده است و صاحب نظرانی همچون مرحوم شیخ انصاری، آخوند خراسانی، آقا ضیاء عراقی و دیگران به تفصیل بحث کرده و رساله های مستقلّی در تبیین و توضیح این قاعده تدوین نموده اند. قاعده لاضرر در قالب حدیث در حدّ تواتر به اثبات رسیده و اهل سنّت نیز به این قاعده اهتمام ورزیده و از طریق آنها نیز وارد شده است. به عنوان نمونه به احادیثی اشاره می شود که نشان دهنده این است که شعاع قاعده لاضرر سراسر زندگی انسان را در بر می گیرد و عدم تخیرب ثروت های ملی و فرهنگی یک کشور و جلوگیری از آسیب رساندن به محیط زیست و طبیعت را نیز به روشنی شامل می شود.  از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که پیامبر خدا در مورد شفعه در میان شرکای زمین و مسکن داوری نمود و فرمود: «ضرر و آسیب رساندن به دیگری [در اسلام [وجود ندارد.». همچنین از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در میان اهل مدینه در مورد مشارب نخل دستور صادر کرد که از نفع رساندن چیزی به یکدیگر امتناع نورزند، و به بادیه نشینان دستور داد که از استفاده از آب ممانعت به عمل نیاورند تا دیگران نیز از آب ها و چراگاه ها بهره ببرند؛ زیرا که ضرر و زیانی وجود ندارد.

در کتاب عوالی این حدیث شریف آمده است «لاضرر و لا ضرار فی الإسلام»؛ «در اسلام ضرر [به خود] و اضرار [به دیگران] وجود ندارد.»

در نهج الحق نیز حدیث شریف «لاضرر و لاضرار فی الإسلام» از رسول خدا نقل شده است. و نیز در وسائل الشیعه آمده است: «لاضرر و لاضرار فی الاسلام، فالاسلام یزید المسلم خیرا و لا یزیده شرا»؛ «در اسلام ضرر و ضرار نیست، اسلام به مسلمانان خیر را فزونی می بخشد، نه شر را.» (فرهنگ جهاد - تابستان 1383، شماره 36 - نگاهی گذرا به نقش اسلام در حمایت از محیط زیست).

بر این اساس ایجاب می کند که بیش تر از قبل آموزه های اسلام را در قبال حساسیت نسبت به عدم تخریب میراث عمومی یک کشور و عدم ضرر رساندن به دیگران تبیین شود./

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۷
علی علوی
پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۶ ب.ظ

ریسک بزرگ آنکارا

خبرگزاری تسنیم: تلاش برای مخدوش کردن چهره اسلام، ایجاد اختلاف بین فرق اسلامی، تلاش برای شکستن خط مقاومت، ارائه اسلامی با ویژگی‌ همزیستی با صهیونیست‌ها و ... از جمله خدماتی است که حزب آقای اردوغان به حامیان اسرائیل ارائه می‌دهد.

 

به گزارش -----------عباس سلیمی نمین در یادداشتی اختصاصی برای این خبرگزاری نوشت:
تحولات سریع منطقه حکایت از آن دارد که نقطه اتصال آسیای غربی و اروپا شاید زودتر از سرزمین حجاز دستخوش تلاطمی جدی شود. شکست آقای اردوغان در انتخابات اخیر ترکیه دو گزینه پیش‌روی حزب حاکم بر این کشور می‌گذارد: 1- ائتلاف با سایر احزاب 2- برگزاری انتخابات مجدد.

قرائنی حکایت از حرکت اردوغان در مسیر بسترسازی برای تحقق گزینه دوم دارد. انتخابی که مستلزم ریسکی بزرگ است. رئیس‌جمهوری که در رویای احیای امپراتوری عثمانی سیر می‌کند نه تنها تشکیل دولت ائتلافی را برنمی‌تابد بلکه در صدد است تا با افزایش اختیارات ریاست‌جمهوری از قدرت پارلمان بکاهد.

این زیاده‌طلبی، صف‌آرایی دیگر احزاب را در برابر وی جدی‌تر می‌سازد. زیرا آنان مایل نخواهند بود کسی را تقویت کنند که در پی تضعیف آنان در ساختار دستگاه قانونگذاری کشور است.

اردوغان نیز نه تنها هیچ‌گونه نشانه‌ای برای جلب موافقت احزاب رقیب جهت تشکیل دولت ائتلافی از خود بروز نداده بلکه به عکس در صدد آن است تا مزایای اقتصادی یک دولت تک حزبی قدرتمند را در دهه‌های اخیر به مردم یادآور شود.

آن‌چه برای حزب وی بسیار خطرناک خواهد بود همکاری پنهان وی با صهیونیست‌ها برای برهم زدن بازار بورس این کشور و تضعیف اقتصاد است.

هرچند حزب حاکم صرفاً از این طریق می‌تواند بر رای دهندگان فشار آورد تا راه‌حل تقویت اقتصاد را در حاکمیت مطلق‌بخشی به آن پی گیرد. اما ریسک خطرناک که نوعی انتحار سیاسی نیز می‌تواند ارزیابی شود اطلاع مردم ترکیه از مراودات پنهان دولت آنکارا با پایگاه دشمن درجه یک مسلمانان در منطقه است.

آقای اردوغان در انتخابات شهرداری‌ها به این دلیل پیروز شد که مواضع تبلیغاتی شدیدی علیه صهیونیست‌ها اتخاذ کرد.

اما اکنون اگر برای توده‌های رای دهنده مشخص شود که نه تنها ژست‌های انتقادی از اشغالگران فلسطین صرفاً برای فریب افکار عمومی بوده است، بلکه استفاده از تهدیدات اقتصادی کار مشترک لابی صهیونیزم و حزب حاکم است، انتحار سیاسی مورد بحث رقم خواهد خورد.

هم‌اکنون روشن شدن تفاوت‌های رویای احیای قدرت عثمانی با سیاست‌های پنهان آقای اردوغان موجب کاهش محبوبیتش شده است. مردم ترکیه فراموش نمی‌کنند که امپراتوری عثمانی قدرتی مستقل بود (علیرغم همه ضعف‌هایش) که تا زمان در حاکمیت بودن هرگز دول غربی نتوانستند صهیونیست‌ها را بر جهان اسلام حاکم سازند.

این سوال هر روز در ترکیه پررنگ‌تر می‌شود که آیا آنکارا امروز جز در مسیر تقویت برنامه‌های سیاسی صهیونیست‌ها حرکت می‌کند؟
تلاش برای مخدوش کردن چهره اسلام، ایجاد اختلاف بین فرق اسلامی، تلاش برای شکستن خط مقاومت در سوریه، ارائه اسلامی با ویژگی‌ همزیستی مسالمت‌آمیز با صهیونیست‌ها و ... از جمله خدماتی است که حزب آقای اردوغان در ازای دریافت کمک‌های نقدی به حامیان اسرائیل ارائه می‌دهد.

هر چند رئیس‌جمهور ترکیه در ملاقات اخیر خود با آیت‌الله خامنه‌ای به منظور تبرئه خود در مشارکت در طرح درگیر کردن مسلمان با یکدیگر اعلام داشت وی «اصول جریان داعش را مسلمان نمی‌داند»اما پاسخ کنایه‌آمیز رهبری انقلاب اسلامی که «بهتر است ایشان این موضع را رساتر اعلام کند» حکایت از چالش جدی آنکارا در دوگانگی شعار و عمل دارد.

به طور قطع و یقین این بازی دوگانه را برای همیشه نمی‌توان پنهان از نگاه مردم دنبال کرد و به ویژه اگر توجه آحاد جامعه به دلیل نوسانات اقتصاد به بازی‌های خطرناک جلب شود که این روزها آقای اردوغان آن را کلید زده است.

البته برخی کارشناسان معتقدند دوران امتیازدهی به جناحی از اخوان‌المسلمین که غرب در تشکیلات آن کاملاً نفوذ کرده پایان یافته است. با شکست این جریان در مصر اکنون توجه حامیان صهیونیزم به همگرایی بین قاهره تسخیر شده توسط نظامیان، تل‌آویو و ریاض با حاکمان جدیدمبتدی در سیاست معطوف شده است لذا دلیلی برای تداوم امتیازدهی به چنین مدل اخوانی در آنکارا وجود ندارد.

شاید دلیل حمایت اخیر ریاض از احزاب رقیب حزب آقای اردوغان را در چارچوب همین تغییرات بتوان تفسیر کرد.

بدون قطع اگر بازگشت ترکیه به دوران حاکمیت نظامیان نقطه ضعفی بارز برای غرب نبود نوع مواجهه با آقای مرسی و اخوان متمایل به غرب برای آقای اردوغان نیز رقم می‌خورد. اما ظاهراً در آنکارا، ریسکی که رئیس‌جمهور رویاپرداز در پیش می‌گیرد کار را برای تغییرات سیاسی و جمع کردن تفکر اخوانی سهلتر خواهد ساخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۲:۰۶
علی علوی